استرداد دعوی یعنی چه؟ | معنی، شرایط و مراحل کامل آن

استرداد دعوی یعنی چه؟
استرداد دعوی به معنای بازپس گرفتن یا انصراف خواهان از ادامه رسیدگی به دعوای حقوقی خود در دادگاه است. این حق قانونی به خواهان اجازه می دهد تا تحت شرایط و در مراحل خاصی از دادرسی، پرونده ای را که آغاز کرده، متوقف کند و از ادامه پیگیری آن صرف نظر کند.
وقتی در مسیر دادرسی حقوقی قدم می گذارید، با مفاهیم و اصطلاحات زیادی روبرو می شوید که هر یک می تواند تأثیر عمیقی بر سرنوشت پرونده شما داشته باشد. یکی از این مفاهیم کلیدی که دانستن آن برای هر خواهان یا خوانده ای ضروری است، «استرداد دعوی» است. این حق قانونی به خواهان اجازه می دهد تا در مقاطع خاصی از رسیدگی، از ادامه دعوایش صرف نظر کند. اما این انصراف همیشه به یک معنا نیست و آثار حقوقی متفاوتی دارد که شناخت دقیق آن ها می تواند شما را از پیامدهای ناخواسته نجات دهد.
تجربه نشان داده که گاهی افراد به دلایل مختلفی نظیر رسیدن به توافق خارج از دادگاه، تغییر در وضعیت حقوقی، کشف ادله جدید یا حتی صرفاً تشخیص نادرست بودن طرح دعوا، به این نتیجه می رسند که ادامه مسیر دادرسی به صلاح آن ها نیست. در چنین مواقعی، مفهوم استرداد دعوی به کمک خواهان می آید تا بتواند با آگاهی از قواعد و مراحل آن، تصمیم درستی بگیرد و از حق خود به نحو احسن استفاده کند. برای درک عمیق تر این موضوع، لازم است تفاوت های ظریف بین «استرداد دادخواست» و «استرداد دعوا» را بشناسیم، چرا که هر یک آثار حقوقی کاملاً متفاوتی را به دنبال دارد.
درک مبانی: تفاوت های کلیدی استرداد دادخواست و استرداد دعوا
در نظام حقوقی ایران، به ویژه در قانون آیین دادرسی مدنی، بین مفهوم «استرداد دادخواست» و «استرداد دعوا» تفاوت های بنیادینی وجود دارد که عدم توجه به آن ها می تواند عواقب جبران ناپذیری برای طرفین دعوا به همراه داشته باشد. اگرچه هر دو به معنای انصراف خواهان از رسیدگی قضایی هستند، اما زمان، شرایط، و مهم تر از همه، آثار حقوقی آن ها کاملاً متفاوت است. برای قدم گذاشتن در مسیر درست حقوقی، شناخت دقیق این تمایزها حیاتی است.
استرداد دادخواست: گامی پیش از شروع جدی دادرسی
فرض کنید دادخواستی را تنظیم و تقدیم دادگاه کرده اید، اما قبل از اینکه حتی اولین جلسه دادرسی برگزار شود، متوجه اشکالی در آن می شوید یا تصمیمتان تغییر می کند. در اینجا پای استرداد دادخواست به میان می آید. این مفهوم که در بند «الف» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی به آن اشاره شده است، به خواهان اجازه می دهد تا قبل از تشکیل اولین جلسه دادرسی، از دادخواست خود صرف نظر کند.
زمان انجام: نکته کلیدی در استرداد دادخواست، زمان آن است. خواهان تنها می تواند «تا اولین جلسه دادرسی» اقدام به استرداد دادخواست کند. این بدان معناست که هنوز رسیدگی ماهوی جدی به پرونده آغاز نشده و حتی ممکن است دادخواست هنوز به خوانده ابلاغ نشده باشد.
آثار حقوقی: هنگامی که خواهان دادخواست خود را در این مرحله مسترد می کند، دادگاه «قرار ابطال دادخواست» را صادر می نماید. مهمترین اثر این قرار این است که خواهان می تواند در آینده، همان دعوا را مجدداً با دادخواستی جدید مطرح کند. به عبارتی، این اقدام به منزله پاک کردن صورت مسئله است، بدون اینکه حقوق خواهان برای طرح مجدد دعوا تضییع شود.
دلایل رایج استرداد دادخواست:
- اصلاح اشتباهات شکلی در تنظیم دادخواست که می تواند منجر به رد آن شود.
- تغییر تصمیم خواهان قبل از ورود به ماهیت دعوا و صرف هزینه های بیشتر.
- رسیدن به توافق ابتدایی با خوانده خارج از دادگاه، حتی قبل از شروع رسمی دادرسی.
استرداد دعوا: انصراف در دل فرآیند دادرسی
حال سناریویی متفاوت را در نظر بگیرید. پرونده شما به جریان افتاده، اولین جلسه دادرسی برگزار شده، خوانده دفاعیات خود را ارائه کرده و حتی ممکن است مراحل تبادل لوایح یا تحقیق و معاینه محلی نیز انجام شده باشد. در این مرحله، اگر خواهان به هر دلیلی بخواهد از ادامه دعوا انصراف دهد، با استرداد دعوا روبرو هستیم که پیچیدگی ها و آثار متفاوتی دارد و در بندهای «ب» و «ج» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی توضیح داده شده است.
زمان انجام: استرداد دعوا «پس از اولین جلسه دادرسی» و تا زمانی که «دادرسی تمام نشده» امکان پذیر است. یعنی خواهان در طول فرآیند رسیدگی و پیش از صدور رأی قطعی می تواند اقدام به این کار کند.
آثار حقوقی و انواع قرارهای صادره: بسته به زمان و شرایط استرداد دعوا، دو نوع قرار متفاوت صادر می شود:
- قرار رد دعوا: اگر خواهان دعوا را «مادامی که دادرسی تمام نشده» (و پیش از ختم مذاکرات اصحاب دعوا) مسترد کند، دادگاه «قرار رد دعوا» را صادر می کند. مانند استرداد دادخواست، این قرار نیز به خواهان امکان می دهد تا در آینده همان دعوا را مجدداً مطرح کند. این بدان معناست که دعوا از نظر ماهیتی رد نشده، بلکه صرفاً به دلیل انصراف خواهان، رسیدگی به آن متوقف شده است.
- قرار سقوط دعوا: این حالت زمانی رخ می دهد که استرداد دعوا «پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا» انجام شود. در این شرایط، دو فرض وجود دارد:
- اگر خوانده با استرداد دعوا موافقت کند، دادگاه «قرار رد دعوا» صادر می کند و امکان طرح مجدد دعوا وجود دارد.
- اگر خواهان به طور کلی از دعوای خود صرف نظر کند و انصراف قطعی دهد (چه با رضایت خوانده، چه بدون آن اگر خوانده راضی نباشد)، دادگاه «قرار سقوط دعوا» را صادر خواهد کرد. مهمترین اثر قرار سقوط دعوا این است که خواهان دیگر نمی تواند همان دعوا را مجدداً علیه همان خوانده و به همان سبب مطرح کند. این قرار دارای اعتبار امر مختومه است و دعوا را برای همیشه از حیز انتفاع ساقط می کند.
دلایل رایج استرداد دعوا:
- رسیدن به سازش و صلح کامل خارج از دادگاه بین طرفین.
- ضعف ادله و مدارک خواهان که ادامه رسیدگی را بی فایده می کند.
- تغییر اوضاع و احوال یا قوانین که ادامه دعوا را ناممکن یا بی اثر می سازد.
- جلوگیری از صدور حکم محکومیت علیه خواهان، به خصوص در دعاوی متقابل.
مقایسه جامع استرداد دادخواست و استرداد دعوا
برای روشن تر شدن تمایز این دو مفهوم، می توانیم آن ها را در یک جدول مقایسه کنیم. این جدول به شما کمک می کند تا با یک نگاه، تفاوت های کلیدی را دریابید و در موقعیت های مختلف تصمیم گیری بهتری داشته باشید.
ویژگی | استرداد دادخواست | استرداد دعوا |
---|---|---|
مرحله دادرسی | قبل از اولین جلسه دادرسی | پس از اولین جلسه دادرسی و تا قبل از ختم دادرسی |
نوع قرار صادره | قرار ابطال دادخواست | قرار رد دعوا (معمولاً) یا قرار سقوط دعوا (در شرایط خاص) |
امکان طرح مجدد دعوا | بله، همان دعوا قابل طرح مجدد است. | بله، در صورت قرار رد دعوا؛ خیر، در صورت قرار سقوط دعوا. |
نیاز به رضایت خوانده | خیر، نیاز به رضایت خوانده ندارد. | در برخی موارد، به ویژه پس از ختم مذاکرات برای صدور قرار سقوط دعوا، نیاز به رضایت خوانده یا انصراف کلی خواهان است. |
مستند قانونی | بند «الف» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی | بند «ب» و «ج» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی |
همانطور که مشاهده می شود، تمایز اصلی در زمان اقدام و پیامدهای حقوقی ناشی از قرار صادره است. در استرداد دادخواست، خواهان با آزادی عمل بیشتری می تواند مسیر پرونده را تغییر دهد، در حالی که در استرداد دعوا، به خصوص پس از ختم مذاکرات و انصراف کلی، امکان طرح مجدد دعوا برای همیشه از بین می رود و اینجاست که تصمیم گیری باید با دقت و مشورت حقوقی کافی صورت گیرد.
راهکارهای عملی و مراحل استرداد دعوا: گامی به سوی تصمیم آگاهانه
دانستن مفهوم استرداد دادخواست و دعوا به تنهایی کافی نیست. برای اینکه بتوانید این حق قانونی را به درستی به کار ببرید، لازم است با نحوه و مراحل عملی آن نیز آشنا شوید. قانون آیین دادرسی مدنی، روش های مشخصی را برای اعمال این حق پیش بینی کرده است که خواهان یا نماینده قانونی او باید از آن ها تبعیت کند. تجربه نشان می دهد که اشتباه در این مرحله می تواند منجر به عدم پذیرش درخواست یا بروز پیچیدگی های غیرضروری شود.
روش های استرداد: صریح یا ضمنی؟
استرداد دعوا می تواند به دو شیوه کلی انجام شود:
- استرداد صریح: این روش رایج ترین و مطمئن ترین شیوه استرداد است که در آن خواهان به صراحت و روشنی، اراده خود مبنی بر انصراف از دعوا را اعلام می کند. این اعلام می تواند به دو صورت باشد:
- کتبی: با تنظیم و تقدیم لایحه ای به دادگاه که در آن خواهان درخواست استرداد دعوا یا دادخواست خود را مطرح می کند. این لایحه باید به دفتر دادگاه ارائه شود.
- شفاهی: در جلسه دادرسی، خواهان یا وکیل او می تواند به صورت شفاهی درخواست استرداد را مطرح کند. در این صورت، اظهارات او در صورتجلسه دادگاه ثبت می شود و به منزله درخواست استرداد تلقی می گردد.
- استرداد ضمنی: گاهی اوقات، خواهان به صورت مستقیم و صریح درخواست استرداد نمی دهد، اما با اقدامات خود به صورت غیرمستقیم و تلویحی، انصراف خود را از ادامه دعوا نشان می دهد. برای مثال، اگر خواهان دعوایی برای مطالبه مالی اقامه کرده باشد و پس از آن، همان مال را از خوانده خریداری کند، این عمل می تواند به عنوان استرداد ضمنی دعوای اولیه تلقی شود. البته استرداد ضمنی کمتر معمول است و تشخیص آن نیازمند بررسی دقیق قرائن و اوضاع و احوال است و ممکن است با چالش هایی روبرو شود.
شرایط و مهلت استرداد در هر مرحله دادرسی
ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت های مشخصی را برای استرداد در نظر گرفته است که درک دقیق آن ها از اهمیت بالایی برخوردار است:
- قبل از اولین جلسه دادرسی: در این مرحله، خواهان می تواند دادخواست خود را مسترد کند. همانطور که پیشتر اشاره شد، دادگاه در این حالت «قرار ابطال دادخواست» صادر می کند و خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را طرح کند.
- بعد از اولین جلسه دادرسی و قبل از ختم دادرسی: اگر خواهان در این بازه زمانی، یعنی پس از شروع رسیدگی ماهوی اما قبل از اینکه دادرسی به پایان برسد و دادگاه آماده صدور رأی شود، از دعوای خود انصراف دهد، دادگاه «قرار رد دعوا» صادر می کند. در این حالت نیز امکان طرح مجدد همان دعوا برای خواهان وجود دارد.
- پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا: این مرحله، حساس ترین و مهم ترین زمان برای استرداد است و آثار متفاوتی دارد. منظور از ختم مذاکرات، زمانی است که طرفین دعوا اظهارات خود را به پایان رسانده اند و دیگر بحث و تبادلی در خصوص ماهیت دعوا ندارند. در این حالت:
- اگر خوانده با استرداد دعوا موافقت کند، دادگاه «قرار رد دعوا» صادر می کند و خواهان می تواند مجدداً طرح دعوا کند.
- اما اگر خواهان به طور کلی از دعوای خود صرف نظر کند، حتی اگر خوانده راضی نباشد، دادگاه «قرار سقوط دعوا» را صادر خواهد کرد. این قرار، همانطور که قبلاً توضیح داده شد، مانع از طرح مجدد همان دعوا می شود.
درک مفاهیم ختم مذاکرات اصحاب دعوا و ختم دادرسی
دو اصطلاح ختم مذاکرات اصحاب دعوا و ختم دادرسی که در ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی به کار رفته اند، اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند، اما تفاوت معنایی و زمانی مهمی دارند که در پی آمدهای استرداد دعوا نقش کلیدی ایفا می کنند:
- ختم مذاکرات اصحاب دعوا: این اصطلاح به زمانی اشاره دارد که طرفین دعوا (خواهان و خوانده) و وکلای آن ها، تمامی اظهارات، دفاعیات، لوایح و ادله خود را در خصوص ماهیت دعوا به دادگاه ارائه کرده اند و دیگر نکته جدیدی برای بیان ندارند. در این مرحله، دادگاه می تواند به طرفین اعلام کند که مذاکرات به پایان رسیده و پرونده برای تصمیم گیری آماده است. این وضعیت معمولاً پیش از ختم دادرسی رخ می دهد.
- ختم دادرسی: ختم دادرسی به معنای پایان کامل فرآیند رسیدگی و جمع آوری اطلاعات و ادله توسط دادگاه است. در این مرحله، دادگاه پرونده را برای صدور رأی آماده می بیند و پس از اعلام ختم دادرسی، دیگر هیچ گونه اظهارنظر، ارائه مدرک جدید یا دفاعیه ای از طرفین پذیرفته نمی شود و قاضی در مهلت قانونی به صدور حکم مشغول می شود. ختم دادرسی نشان دهنده آخرین مرحله رسیدگی قبل از صدور رأی نهایی است.
تفاوت اصلی این است که استرداد دعوا تا قبل از ختم دادرسی امکان پذیر است، اما اثر آن (قرار رد یا سقوط) به این بستگی دارد که آیا ختم مذاکرات اصحاب دعوا نیز رخ داده است یا خیر و آیا رضایت خوانده حاصل شده است یا نه.
نقش وکیل در فرآیند استرداد دعوا
در هر مرحله از دادرسی، حضور یک وکیل آگاه و با تجربه می تواند مسیر شما را بسیار هموارتر کند. در خصوص استرداد دعوا نیز این امر صدق می کند. ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت بیان می دارد که اگر وکیل بخواهد دعوا را مسترد کند، باید این اختیار به صورت صریح در وکالتنامه او قید شده باشد. این موضوع نشان دهنده اهمیت و تأثیرگذاری این تصمیم است که قانون گذار حتی برای وکیل نیز شرط خاصی را در نظر گرفته است.
اهمیت مشاوره با وکیل: پیش از هرگونه اقدام برای استرداد دعوا یا دادخواست، مشورت با یک وکیل متخصص حقوقی امری ضروری است. وکیل می تواند با بررسی دقیق وضعیت پرونده، زمان مناسب برای استرداد، و آثار حقوقی و مالی مترتب بر آن را به شما گوشزد کند. تصمیم به استرداد دعوا، به ویژه در حالتی که منجر به «قرار سقوط دعوا» می شود و امکان طرح مجدد آن را از بین می برد، یک تصمیم سرنوشت ساز است که بدون تحلیل جامع حقوقی می تواند عواقب سنگینی داشته باشد.
تجربه حقوقی نشان می دهد که در بسیاری از موارد، خواهان ها به دلیل عدم آگاهی از تفاوت های استرداد دادخواست و دعوا و آثار هر یک، دچار اشتباه می شوند و فرصت های قانونی خود را از دست می دهند. لذا مشورت با یک وکیل متخصص، نه تنها یک توصیه، بلکه یک ضرورت است.
پیامدهای حقوقی و مالی استرداد: آنچه باید بدانید
تصمیم به استرداد دعوا، هرچند که یک حق قانونی برای خواهان محسوب می شود، اما همواره با پیامدهای حقوقی و مالی خاصی همراه است که آگاهی از آن ها برای هر فرد درگیر در دادرسی، حیاتی است. این پیامدها به ویژه با نوع قراری که دادگاه پس از استرداد صادر می کند، ارتباط تنگاتنگی دارند.
تأثیر قرارهای ابطال، رد و سقوط دعوا بر آینده پرونده
همانطور که پیش تر اشاره شد، بسته به زمان و شرایط استرداد، دادگاه یکی از سه قرار «ابطال دادخواست»، «رد دعوا» یا «سقوط دعوا» را صادر می کند و هر یک تأثیر متفاوتی بر امکان طرح مجدد همان دعوا دارد:
- قرار ابطال دادخواست: این قرار زمانی صادر می شود که خواهان دادخواست خود را قبل از اولین جلسه دادرسی مسترد کرده باشد. اثر اصلی آن این است که خواهان می تواند همان دعوا را مجدداً با دادخواستی جدید مطرح کند. به عبارتی، این قرار هیچ مانعی برای طرح دوباره دعوا ایجاد نمی کند و پرونده به منزله آن است که اصلاً مطرح نشده بود.
- قرار رد دعوا: این قرار در دو حالت صادر می شود:
- اگر خواهان دعوا را پس از اولین جلسه دادرسی و قبل از ختم دادرسی مسترد کند.
- اگر خواهان دعوا را پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا مسترد کند و خوانده نیز با این امر موافقت نماید.
در هر دو حالت، اثر «قرار رد دعوا» این است که خواهان می تواند همان دعوا را مجدداً طرح کند. این قرار نیز، مانند قرار ابطال دادخواست، مانع از طرح مجدد دعوا نیست و به معنای رد ماهیتی دعوا نیست، بلکه صرفاً به دلیل انصراف خواهان، پرونده از جریان رسیدگی خارج شده است.
- قرار سقوط دعوا: این قرار حساس ترین و پر تبعات ترین نوع قرار است که زمانی صادر می شود که خواهان پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا و در حالتی که خوانده به استرداد راضی نیست یا خواهان به طور کلی از دعوای خود صرف نظر کرده باشد، دعوای خود را مسترد کند. مهمترین اثر «قرار سقوط دعوا» این است که خواهان دیگر نمی تواند همان دعوا را مجدداً علیه همان خوانده و به همان سبب طرح کند. این قرار، دارای اعتبار امر مختومه است؛ یعنی دعوا برای همیشه از بین رفته و قابل طرح مجدد نیست. این اعتبار باعث می شود که هیچ دادگاهی حق رسیدگی دوباره به آن دعوا را نداشته باشد.
وضعیت هزینه های دادرسی پس از استرداد
یکی از سوالات رایج در مورد استرداد دعوا، وضعیت هزینه های دادرسی است که خواهان در ابتدای امر پرداخت کرده است. طبق رویه قضایی و قوانین موجود، در اغلب موارد، هزینه های دادرسی که خواهان برای طرح دعوا پرداخت کرده است، پس از استرداد، به او مسترد نخواهد شد. این قاعده در مورد هر سه نوع قرار (ابطال دادخواست، رد دعوا، سقوط دعوا) عموماً صادق است.
دلیل این امر آن است که دادگاه، صرفاً به دلیل ثبت دادخواست و آغاز فرآیند رسیدگی، متحمل هزینه های اداری و اجرایی شده است و انصراف خواهان از ادامه دعوا، این هزینه ها را از بین نمی برد. البته استثنائاتی نیز وجود دارد، مانند مواردی که دادگاه به دلیل عدم صلاحیت، قرار عدم استماع یا رد دعوا صادر می کند و خواهان می تواند بخشی از هزینه دادرسی را مطالبه کند، اما این موارد با استرداد دعوا تفاوت دارند.
سایر آثار حقوقی استرداد دعوا
علاوه بر امکان طرح مجدد دعوا و وضعیت هزینه های دادرسی، استرداد دعوا می تواند آثار دیگری نیز داشته باشد:
- توقف اقدامات اجرایی احتمالی: اگر قبل از استرداد دعوا، اقدامی اجرایی (مثلاً قرار تأمین خواسته یا توقیف اموال) صورت گرفته باشد، با صدور قرار استرداد دعوا (به خصوص ابطال یا رد دعوا)، این اقدامات متوقف و منتفی خواهند شد.
- تأثیر بر دعاوی مرتبط: در برخی موارد، یک دعوا ممکن است با دعاوی دیگر (مانند دعوای متقابل یا ورود ثالث) مرتبط باشد. استرداد دعوای اصلی می تواند بر سرنوشت این دعاوی مرتبط نیز تأثیر بگذارد که باید به دقت بررسی شود. به عنوان مثال، اگر خواهان دعوای اصلی را مسترد کند، دعوای متقابل خوانده همچنان به قوت خود باقی می ماند و رسیدگی به آن ادامه خواهد یافت، مگر اینکه خوانده نیز از دعوای متقابل خود صرف نظر کند.
ظرافت های حقوقی: موارد خاص استرداد دعوا و نکات تکمیلی
قوانین و رویه های حقوقی، همواره دارای پیچیدگی ها و ظرافت هایی هستند که شناخت آن ها می تواند به درک جامع تر یک موضوع کمک کند. استرداد دعوا نیز از این قاعده مستثنی نیست و در برخی موارد خاص، شرایط و آثار متفاوتی پیدا می کند که نیاز به بررسی دقیق تری دارد.
استرداد بخشی از خواسته: آیا امکان پذیر است؟
گاهی اوقات خواهان نمی خواهد کل دعوا را مسترد کند، بلکه صرفاً مایل است از بخشی از مطالبات خود یا یکی از خواسته های متعدد خود صرف نظر نماید. سوال اینجاست که آیا استرداد بخشی از خواسته امکان پذیر است؟
پاسخ مثبت است. خواهان می تواند در هر مرحله ای از دادرسی، بخشی از خواسته خود را مسترد کند. برای مثال، اگر دعوایی برای مطالبه هم زمان اجرت المثل ایام تصرف و خلع ید مطرح شده باشد، خواهان ممکن است تصمیم بگیرد فقط مطالبه اجرت المثل را مسترد کند و دعوای خلع ید را ادامه دهد. آثار حقوقی استرداد بخشی از خواسته، مشابه استرداد کل دعوا است، اما تنها بر همان بخش مسترد شده اعمال می شود. یعنی اگر بخشی از خواسته مسترد شود و منجر به «قرار رد دعوا» شود، خواهان می تواند همان بخش را مجدداً مطالبه کند، اما اگر به «قرار سقوط دعوا» منجر شود، دیگر امکان مطالبه آن بخش خاص از خواسته وجود نخواهد داشت.
استرداد در مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی
استرداد دعوا فقط محدود به مرحله بدوی نیست، بلکه در مراحل بالاتر دادرسی، یعنی تجدیدنظر و فرجام خواهی نیز امکان پذیر است، اما با مقررات خاص خود:
- استرداد دادخواست تجدیدنظر: ماده ۳۶۳ قانون آیین دادرسی مدنی این امکان را پیش بینی کرده است. اگر تجدیدنظرخواه (خواهان یا خوانده مرحله بدوی که از رأی اعتراض کرده است) دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد کند، مرجع تجدیدنظر «قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر» را صادر می کند. با صدور این قرار، رأی دادگاه بدوی قطعیت می یابد، مگر اینکه طرف دیگر نیز از رأی بدوی تجدیدنظرخواهی کرده باشد.
- استرداد دادخواست فرجامی: مطابق ماده ۴۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی، اگر فرجام خواه دادخواست فرجامی خود را مسترد کند، دادگاه دیوان عالی کشور «قرار ابطال دادخواست فرجامی» صادر می نماید. یکی از آثار مهم این امر این است که اگر درخواست فرجام تبعی شده باشد، بلااثر می شود و حق درخواست فرجام تبعی ساقط می گردد.
در هر دو مرحله، استرداد به معنای انصراف از ادامه روند اعتراض به حکم است و معمولاً به معنای پذیرش رأی مرحله قبل تلقی می شود.
مقایسه استرداد دعوا در دعاوی حقوقی و کیفری
مفهوم استرداد دعوا به شکلی که در قانون آیین دادرسی مدنی آمده، مختص دعاوی حقوقی است. در دعاوی کیفری، اصطلاحات و سازوکارهای متفاوتی برای انصراف از پیگیری جرم وجود دارد:
- گذشت شاکی: در جرایم قابل گذشت، شاکی می تواند در هر مرحله ای از دادرسی، از شکایت خود «گذشت» کند. این گذشت، پرونده کیفری را به کلی مختومه می کند و حتی اگر حکم صادر شده باشد، اجرای آن متوقف می شود.
- ترک تعقیب: در برخی موارد، دادستان یا مقام تعقیب کننده می تواند قرار «ترک تعقیب» صادر کند که به معنای عدم ادامه تعقیب کیفری متهم است. این قرار ممکن است به دلایل مختلفی نظیر عدم کشف ادله کافی یا تشخیص عدم مصلحت برای تعقیب صادر شود.
تفاوت اساسی این است که در دعاوی کیفری، انصراف شاکی معمولاً اثر قطعی تری بر سرنوشت پرونده دارد، در حالی که در دعاوی حقوقی، استرداد دعوا (به جز در حالت سقوط دعوا) لزوماً مانع طرح مجدد دعوا نیست. همچنین، در جرایم غیر قابل گذشت، حتی با گذشت شاکی نیز جنبه عمومی جرم همچنان توسط دادستان پیگیری می شود و استرداد شاکی فقط بر جنبه خصوصی جرم تأثیر می گذارد.
نقش رضایت خوانده در استرداد دعوا
رضایت خوانده در استرداد دعوا، به ویژه پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مستقیماً بر نوع قرار صادره توسط دادگاه تأثیر می گذارد. مطابق بند «ج» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی:
- اگر خواهان پس از ختم مذاکرات دعوا را مسترد کند و خوانده به آن راضی باشد، دادگاه «قرار رد دعوا» صادر می کند و خواهان می تواند مجدداً دعوا را طرح کند.
- اما اگر خواهان پس از ختم مذاکرات دعوا را مسترد کند و خوانده راضی نباشد، خواهان تنها در صورتی می تواند به انصراف خود ادامه دهد که از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت، دادگاه «قرار سقوط دعوا» صادر می کند و خواهان دیگر نمی تواند همان دعوا را مجدداً طرح کند.
این تفاوت نشان می دهد که رضایت خوانده می تواند به خواهان اجازه دهد تا با صدور قرار رد دعوا، راه را برای طرح مجدد آن در آینده باز نگه دارد، در حالی که عدم رضایت خوانده، خواهان را در موقعیتی قرار می دهد که یا باید به کلی از دعوا صرف نظر کند و با قرار سقوط دعوا روبرو شود، یا اینکه دادرسی را ادامه دهد و منتظر رأی دادگاه بماند.
لایحه های استرداد: نمونه هایی برای اقدام
یکی از راه های معمول و رسمی برای درخواست استرداد دعوا یا دادخواست، تقدیم لایحه کتبی به دادگاه است. این لایحه باید شامل اطلاعات دقیق پرونده و درخواست صریح خواهان باشد. در ادامه، نمونه هایی از لایحه استرداد برای موقعیت های مختلف ارائه می شود.
نمونه لایحه استرداد دادخواست (پیش از اولین جلسه)
این نمونه زمانی کاربرد دارد که خواهان، قبل از تشکیل اولین جلسه رسیدگی و ورود به ماهیت دعوا، تصمیم به استرداد دادخواست خود می گیرد. در این حالت، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر خواهد کرد.
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
احتراماً، به استحضار عالی می رساند اینجانب [نام خواهان] فرزند [نام پدر خواهان] به شماره ملی [شماره ملی خواهان]، خواهان پرونده به کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و شماره بایگانی [شماره بایگانی پرونده] که موضوع آن [موضوع دعوا] می باشد، نظر به اینکه تاکنون اولین جلسه رسیدگی در تاریخ [تاریخ اولین جلسه دادرسی (اگر تعیین شده)] برگزار نگردیده است، تقاضای استرداد دادخواست تقدیمی خود را بر اساس بند «الف» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی دارم. خواهشمند است دستور فرمایید مراتب امر در پرونده ثبت و قرار مقتضی (ابطال دادخواست) صادر گردد.
با تشکر و احترام،
[امضا خواهان]
[تاریخ]
نمونه لایحه استرداد دعوا (پس از اولین جلسه)
این نمونه برای زمانی است که خواهان، پس از برگزاری اولین جلسه دادرسی و آغاز رسیدگی به ماهیت دعوا، تصمیم به استرداد دعوای خود می گیرد. بسته به اینکه این استرداد قبل از ختم مذاکرات باشد یا بعد از آن، و آیا رضایت خوانده حاصل شده است یا خیر، نوع قرار صادره (رد یا سقوط) متفاوت خواهد بود.
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
احتراماً، به استحضار عالی می رساند اینجانب [نام خواهان] فرزند [نام پدر خواهان] به شماره ملی [شماره ملی خواهان]، خواهان پرونده به کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و شماره بایگانی [شماره بایگانی پرونده] که موضوع آن [موضوع دعوا] می باشد، نظر به [دلایل استرداد، مثلاً: سازش حاصله با خوانده خارج از دادگاه یا تغییر در تصمیم اینجانب پس از بررسی مجدد ادله]، درخواست استرداد دعوای خود را مطرح می نمایم. با عنایت به اینکه دادرسی در جریان بوده و هنوز به مرحله ختم دادرسی نرسیده است، خواهشمند است دستور فرمایید بر اساس [بند «ب» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی (اگر قبل از ختم مذاکرات است) / یا بند «ج» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی (اگر پس از ختم مذاکرات و با رضایت خوانده یا انصراف کلی خواهان است)]، قرار مقتضی (رد دعوا یا سقوط دعوا) صادر گردد.
با تشکر و احترام،
[امضا خواهان]
[تاریخ]
نکات مهم در تنظیم لوایح استرداد:
- دقت در شماره پرونده ها: حتماً شماره کلاسه و بایگانی پرونده را به درستی و بدون هیچ اشتباهی در لایحه قید کنید.
- صراحت در درخواست: درخواست شما برای استرداد دادخواست یا دعوا باید کاملاً واضح و بدون ابهام باشد.
- اشاره به ماده قانونی: ارجاع به ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی و بندهای مربوطه (الف، ب یا ج) به روشن تر شدن درخواست شما کمک می کند.
- امضا خواهان یا وکیل: لایحه باید توسط خواهان یا وکیل قانونی او (با داشتن اختیار صریح در وکالتنامه) امضا شود.
- دلایل استرداد: اگرچه ذکر دلیل استرداد در لایحه الزامی نیست، اما می تواند به شفافیت بیشتر کمک کند.
سوالات متداول
آیا پس از استرداد دعوا می توان مجدداً همان دعوا را مطرح کرد؟
بله، در صورتی که دادگاه «قرار ابطال دادخواست» یا «قرار رد دعوا» صادر کرده باشد، خواهان می تواند مجدداً همان دعوا را مطرح کند. اما اگر دادگاه «قرار سقوط دعوا» صادر کرده باشد (که معمولاً پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا و انصراف کلی خواهان رخ می دهد)، دیگر امکان طرح مجدد همان دعوا علیه همان خوانده و به همان سبب وجود ندارد.
استرداد دعوا با رضایت خوانده چه قراری دارد؟
اگر استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا و با رضایت خوانده انجام شود، دادگاه «قرار رد دعوا» صادر می کند که به خواهان امکان طرح مجدد دعوا را می دهد.
هزینه دادرسی پرداخت شده پس از استرداد برمی گردد؟
خیر، در اکثر موارد هزینه های دادرسی پرداخت شده توسط خواهان پس از استرداد دعوا یا دادخواست به او مسترد نمی شود.
آیا وکیل می تواند بدون اجازه موکل دعوا را مسترد کند؟
خیر، طبق ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، وکیل تنها در صورتی می تواند دعوا را مسترد کند که این اختیار به صورت صریح در وکالتنامه او قید شده باشد.
خواهان دعوی خود را مسترد نموده یعنی چه؟
این عبارت به این معناست که فردی که دعوا را در دادگاه آغاز کرده (خواهان)، تصمیم گرفته است از ادامه پیگیری و رسیدگی به آن دعوا صرف نظر کرده و آن را پس بگیرد.
استرداد دعوا در چه مراحلی امکان پذیر است؟
استرداد در مراحل مختلف دادرسی امکان پذیر است: استرداد دادخواست قبل از اولین جلسه دادرسی (قرار ابطال)، استرداد دعوا پس از اولین جلسه و قبل از ختم دادرسی (قرار رد)، و استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا (قرار رد یا سقوط، بسته به رضایت خوانده یا انصراف کلی خواهان).
تفاوت اصلی ختم دادرسی و ختم مذاکرات چیست؟
ختم مذاکرات اصحاب دعوا به پایان اظهارات و دفاعیات طرفین در مورد ماهیت دعوا اشاره دارد، در حالی که ختم دادرسی به پایان کامل فرآیند رسیدگی و جمع آوری ادله توسط دادگاه و آماده شدن پرونده برای صدور رأی نهایی اطلاق می شود. ختم دادرسی معمولاً پس از ختم مذاکرات انجام می شود.
جمع بندی: تصمیم آگاهانه با همراهی متخصص حقوقی
در این مقاله به بررسی جامع و دقیقی از مفهوم «استرداد دعوا» و «استرداد دادخواست» در نظام حقوقی ایران پرداختیم. دانستن اینکه استرداد دعوی یعنی چه و تفاوت های بنیادین این دو مفهوم، همچنین شناخت زمان، نحوه و آثار حقوقی و مالی هر یک، برای هر فردی که درگیر یک پرونده حقوقی است، حیاتی است. مشاهده شد که این انصراف، بسته به مرحله دادرسی و شرایط خاص، می تواند منجر به صدور قرارهای «ابطال دادخواست»، «رد دعوا» یا «سقوط دعوا» شود که هر یک پیامدهای متفاوتی برای امکان طرح مجدد دعوا به همراه دارد.
تجربه نشان می دهد که پیچیدگی های این موضوع، به ویژه در تمایز بین «ختم مذاکرات اصحاب دعوا» و «ختم دادرسی»، و همچنین نقش رضایت خوانده در تعیین نوع قرار، می تواند چالش برانگیز باشد. از همین رو، قبل از هرگونه تصمیم گیری برای استرداد دعوا، تأکید بر لزوم مشاوره حقوقی تخصصی بسیار ضروری است. یک وکیل مجرب می تواند با تحلیل دقیق موقعیت حقوقی شما، بهترین راهکار را ارائه داده و از بروز هرگونه عواقب ناخواسته و از دست رفتن حقوق شما جلوگیری کند. با درک صحیح این حق قانونی و استفاده آگاهانه از آن، می توانید مسیر دادرسی خود را با اطمینان خاطر بیشتری طی کنید و به نتایج مطلوب تری دست یابید.