خلاصه و نقد کتاب یک پله بالاتر از عشق اثر شیدا احمدی

خلاصه کتاب یک پله بالاتر از عشق ( نویسنده شیدا احمدی )
کتاب یک پله بالاتر از عشق اثر شیدا احمدی، رمانی است که با روایت داستانی عمیق و پرکشش، خواننده را درگیر ماجرای عاشقانه و پیچیده راحیل و بهرام می کند؛ داستانی که از یک نامزدی صوری آغاز شده و به کاوش در لایه های پنهان عشق و فداکاری می پردازد.
این رمان که به قلم توانای شیدا احمدی، یکی از نام های محبوب در ادبیات عاشقانه ایران، نگاشته شده، خوانندگان را به سفری عاطفی دعوت می کند که در آن، شخصیت ها با چالش های بزرگ زندگی و احساسات درونی خود روبرو می شوند. کتاب یک پله بالاتر از عشق تنها یک قصه عاشقانه نیست، بلکه روایتی از رشد، خودشناسی و مواجهه با حقیقت است که قلب و ذهن مخاطب را به یک اندازه درگیر می سازد. در ادامه، به خلاصه ای جامع از این داستان دلنشین، تحلیل شخصیت ها و مضامین اصلی آن خواهیم پرداخت تا خوانندگان گرامی بتوانند با تمام ابعاد این اثر ارزشمند آشنا شوند.
سفری در داستان: خلاصه ای جامع از یک پله بالاتر از عشق
داستان یک پله بالاتر از عشق با ظرافت خاصی شروع می شود، جایی که یک تصمیم به ظاهر ساده و از روی خیرخواهی، بستر اتفاقاتی عمیق و پرچالش را فراهم می آورد. این روایت، خواننده را قدم به قدم با راحیل و بهرام همراه می سازد تا لایه های پنهان یک عشق پیچیده را کشف کند.
آغاز داستان و جرقه های یک تصمیم انسانی
روایت با راحیل، دختری جوان و مهربان، آغاز می شود که زندگی عادی و آرام خود را در کنار خانواده اش می گذراند. برادر و خانواده اش، ستون های اصلی دنیای او را تشکیل می دهند. اما سرنوشت، نقشه ای متفاوت برای راحیل دارد، نقشه ای که با ورود بهرام، پسر مهین، یکی از دوستان صمیمی و قدیمی خانواده، شکل می گیرد. مهین، در بستر بیماری سختی قرار دارد و تنها آرزوی او پیش از وداع با دنیا، دیدن بهرام در لباس دامادی است. آرزویی که هر لحظه ممکن است به دست باد سپرده شود و دلی پر از حسرت را تنها بگذارد. خانواده راحیل، از سر انسانیت و برای برآورده کردن این آرزوی مادرانه، پیشنهاد نامزدی صوری میان راحیل و بهرام را می پذیرند. این تصمیم، به ظاهر یک راه حل موقتی برای تسکین قلب مادری بیمار است، اما ناخواسته، نخ سرنوشت راحیل و بهرام را به یکدیگر گره می زند و نقطه ی آغازین ماجرایی می شود که بسیار فراتر از یک نمایش است. در این میان، راحیل از یک حقیقت مهم غافل است: بهرام سال هاست که عشقی پنهان و عمیق را در سینه نسبت به او پرورانده است. این نامزدی صوری، تنها به بهرام فرصتی می دهد تا در کنار راحیل باشد، هرچند که دل او از عشقی حقیقی می سوزد.
پیچیدگی ها، دوری و آشکار شدن راز پنهان
رابطه صوری راحیل و بهرام، در ابتدا همان طور که برنامه ریزی شده بود، پیش می رود. اما بهرام، با کوله باری از عشق پنهان نسبت به راحیل و درکی عمیق از ماهیت صوری این نامزدی، دچار کشمکش های درونی شدیدی می شود. او نمی خواهد راحیل را درگیر عشقی کند که بر پایه های یک ترحم یا یک قرارداد اجباری بنا شده است. بهرام در نهایت، تصمیمی دشوار و دردناک می گیرد: او ناگهان برای مهاجرت اقدام می کند و قصد دارد از راحیل و از موقعیتی که قلبش را هر لحظه بیشتر می سوزاند، دور شود. این تصمیم، برای راحیل و اطرافیان او، شوکه کننده و غیرقابل درک است. راحیل نمی تواند رفتارهای عجیب و ناگهانی بهرام را تحلیل کند؛ او از دلیل واقعی این دوری بی خبر است. همین دوری، بستر را برای سوءتفاهم های عمیق تر فراهم می کند و هر دو نفر را درگیر رنجی پنهان می سازد. اما زمان، همیشه رازها را آشکار می کند. با گذشت روزها و فاصله های جغرافیایی، حقایق به تدریج روشن می شوند. راحیل کم کم از عمق احساسات بهرام آگاه می شود و درمی یابد که آن دوری، نه از سر بی علاقگی، بلکه از سر عشقی عمیق و فداکاری بزرگ بوده است. این آگاهی، راحیل را درگیر تحولی عمیق می کند؛ حالا این اوست که گرفتار عشقی سوزان نسبت به بهرام شده است، عشقی که با دوری بهرام، رنگ و بوی حسرت و اشتیاق به خود می گیرد.
تغییر مسیر دل ها و مواجهه با چالش ها
با آشکار شدن حقیقت عشق بهرام و درک متقابل راحیل از این احساسات، مسیر داستان ابعاد جدیدی به خود می گیرد. راحیل که حالا خود درگیر عشقی عمیق و واقعی شده، با چالش های بسیاری روبروست. دوری فیزیکی بهرام، سوءتفاهم های گذشته و حتی دخالت اطرافیان، موانعی هستند که بر سر راه این عشق نوپا قرار می گیرند. اینجاست که داستان به اوج خود می رسد؛ راحیل باید با احساسات درونی خود کنار بیاید و برای رسیدن به بهرام، از موانع عبور کند. این بخش از داستان پر از کشمکش های عاطفی است؛ لحظاتی از ناامیدی و امید، ترس و شجاعت. نویسنده با مهارت، این پیچیدگی ها را به تصویر می کشد و خواننده را در این مسیر عاطفی پرفراز و نشیب با خود همراه می سازد. بازگشت بهرام به ایران، فرصتی دوباره را برای این دو فراهم می کند تا گذشته را جبران کنند و رابطه ای جدید، بر پایه عشق واقعی و درک متقابل، بنا نهند. اما این مسیر به هیچ وجه هموار نیست و هر قدم، نیازمند فداکاری و شجاعت است.
گاهی یک پله بالاتر از عشق، رها کردن گذشته و پذیرش آینده ای است که با تمام فراز و نشیب هایش، ارزش جنگیدن را دارد.
نقطه اوج و گره گشایی نهایی
داستان یک پله بالاتر از عشق در بخش های پایانی خود، به اوج دراماتیک می رسد. راحیل و بهرام، پس از بازگشت بهرام و تلاش برای از سرگیری رابطه، با چالش های بزرگتری روبرو می شوند. این چالش ها نه تنها از گذشته و سوءتفاهم های برجای مانده ناشی می شوند، بلکه غرور، ترس از آسیب پذیری و دخالت های محیطی نیز بر آن ها می افزاید. هر دو شخصیت باید تصمیمات دشواری بگیرند و با پیامدهای انتخاب هایشان روبرو شوند. لحظاتی پیش می آید که به نظر می رسد این عشق هرگز به سرانجام نخواهد رسید، اما اینجاست که قدرت فداکاری و عمق احساسات واقعی به محک گذاشته می شود. راحیل باید بیاموزد که چگونه ببخشد و به بهرامی که با تمام وجود به دنبال جبران است، اعتماد کند. و بهرام نیز باید ثابت کند که عشق او واقعی و فراتر از هرگونه ترحم یا اجباری است.
شیدا احمدی با قلمی ماهرانه، این لحظات حساس را به تصویر می کشد و با رویدادهایی نفس گیر، خواننده را تا آخرین صفحات با خود همراه می سازد. گره ها به آرامی باز می شوند و سرنوشت نهایی راحیل و بهرام به شکلی طبیعی و منطقی رقم می خورد. این پایان، نه تنها پاسخگوی سوالات اصلی داستان است، بلکه حس رضایت و امید را در دل خواننده زنده می کند و اثبات می کند که عشق حقیقی، حتی پس از طی کردن مسیرهای پر از درد و انتظار، می تواند راه خود را پیدا کرده و به ثمر بنشیند. پایان کتاب یک پله بالاتر از عشق به گونه ای است که حس کاملی از سرانجام شخصیت ها را به مخاطب می دهد و او را با پیامی از امید و پایداری در عشق، تنها می گذارد.
نقش آفرینان اصلی: تحلیل شخصیت های یک پله بالاتر از عشق
در هر رمان عاشقانه، قلب تپنده داستان در شخصیت های آن نهفته است. در یک پله بالاتر از عشق نیز، راحیل و بهرام، با تمام ابعاد وجودی شان، خواننده را به عمق دنیای خود می کشانند و به آن ها اجازه می دهند تا در این سفر عاطفی، همراهشان باشند. تحلیل شخصیت ها به ما کمک می کند تا انگیزه ها و تحولات آن ها را بهتر درک کنیم.
راحیل: دختری در مسیر بلوغ عاطفی
راحیل در آغاز داستان، نمونه ای از دختری است که در محیطی آرام و بدون تجربه عشق پیچیده، زندگی می کند. او با معصومیتی خاص و از سر دلسوزی، وارد ماجرای نامزدی صوری با بهرام می شود. این تصمیم، به نظرش یک عمل خیرخواهانه است، اما ناخواسته او را به مسیری پر از آشوب های عاطفی می کشاند. راحیل ابتدا نسبت به احساسات عمیق بهرام ناآگاه است و حتی در برابر رفتارهای متناقض او، دچار سردرگمی می شود. اما با دوری بهرام و درک تدریجی از عمق علاقه پنهان او، لایه های جدیدی از شخصیت راحیل نمایان می شود. او از یک دختر منفعل، به زنی تبدیل می شود که قادر به شناخت و پذیرش احساسات خود است و برای عشقی که در قلبش ریشه دوانده، می جنگد. راحیل نمادی از انسان در حال رشد است که در مواجهه با چالش های غیرمنتظره، به خودشناسی می رسد و معنای واقعی عشق و فداکاری را درک می کند.
بهرام: معمای عشق پنهان و فداکار
بهرام، شخصیتی به مراتب پیچیده تر و مرموزتر از راحیل دارد. در ابتدا، او مردی به نظر می رسد که تنها به دنبال برآورده کردن آرزوی مادر بیمارش است. اما در پشت چهره ای آرام و تصمیمات به ظاهر منطقی اش، عشقی عمیق و سالیان دراز به راحیل پنهان شده است. این عشق، او را به سمت تصمیمات دشواری سوق می دهد، مانند مهاجرت ناگهانی و دوری از راحیل. این تصمیم، نه از سر بی علاقگی، بلکه از نهایت عشق و فداکاری اوست؛ بهرام نمی خواهد راحیل را به زور یا از سر ترحم در کنار خود داشته باشد. او آرزوی عشقی واقعی را دارد که بر مبنای آزادی و انتخاب بنا شده باشد. این کشمکش درونی بهرام، او را به شخصیتی عمیق و باورپذیر تبدیل می کند. بهرام نمادی از مردی است که عشق را در سکوت و با از خودگذشتگی های بزرگ ابراز می کند و برای رسیدن به معشوقش، حاضر به پرداخت بهای سنگینی است.
نقش شخصیت های فرعی: ستون های پنهان داستان
در کنار راحیل و بهرام، برخی شخصیت های فرعی نیز نقشی کلیدی در پیشبرد داستان ایفا می کنند. مهین، مادر بهرام، با آرزویش نقطه آغازین تمام ماجراهاست. حضور او، به داستان عمق می بخشد و انگیزه های اولیه شخصیت ها را شکل می دهد. اگرچه این شخصیت ها در حاشیه قرار دارند، اما تاثیرات عمیقی بر تصمیمات و تحولات راحیل و بهرام می گذارند و به غنای روایت کمک شایانی می کنند.
تم ها و پیام های کلیدی در یک پله بالاتر از عشق
کتاب یک پله بالاتر از عشق تنها به روایت یک داستان عاشقانه محدود نمی شود؛ بلکه به طرز ماهرانه ای به بررسی مضامین عمیق تر انسانی و اجتماعی می پردازد. شیدا احمدی با ظرافت خاصی، این تم ها را در تار و پود داستان خود تنیده است و به آن عمق و معنای بیشتری می بخشد.
عشق پنهان در برابر عشق آشکار: کشمکش درونی و بیرونی
یکی از محوری ترین تم های رمان، کشمکش میان عشق پنهان و عشق آشکار است. بهرام، سال ها عشق خود را به راحیل در دل پنهان می کند و حتی در تصمیمات مهم زندگی اش، این عشق پنهان نقش اصلی را بازی می کند. این پنهان کاری، هم منبع سوءتفاهم های بزرگ می شود و هم نشان دهنده عمق و شدت احساسات اوست. در مقابل، راحیل مسیری متفاوت را طی می کند؛ عشق او به بهرام به تدریج و با آگاهی از حقایق پنهان، آشکار می شود. این تم، به خواننده نشان می دهد که عشق چگونه می تواند در اشکال مختلف خود را بروز دهد و چگونه پنهان کاری، هرچند از روی نیت خیر، می تواند به درد و رنج بینجامد.
ترحّم، فداکاری و جستجوی عشق واقعی
مفهوم ترحم و فداکاری، از نقاط کانونی دیگر داستان است. نامزدی صوری راحیل از سر ترحم آغاز می شود، اما این ترحم به تدریج به فداکاری و سپس به عشقی واقعی و عمیق تبدیل می شود. بهرام نیز از ترحم به خودش و راحیل برای ایجاد یک رابطه بر اساس شرایط موجود، پرهیز می کند و به دنبال عشقی است که کاملاً واقعی و آزادانه باشد. این تم به ما می آموزد که اگرچه ترحم و فداکاری می توانند نقطه آغازین یک رابطه باشند، اما عشق حقیقی چیزی فراتر از این هاست و نیازمند درک متقابل، صداقت و پذیرش کامل است.
سوءتفاهم ها و اهمیت ارتباط مؤثر
بخش بزرگی از رنج ها و دردهای شخصیت ها در یک پله بالاتر از عشق ناشی از سوءتفاهم و عدم ارتباط مؤثر است. تصمیم بهرام برای مهاجرت بدون توضیح کافی، یا پنهان نگه داشتن احساساتش، منجر به دردی عمیق و سوءتفاهمات بزرگ برای راحیل می شود. این جنبه از داستان به خوبی نشان می دهد که چگونه عدم بیان صریح احساسات و افکار می تواند به رنج و دوری بینجامد و بر اهمیت گفت وگو، شفافیت و صداقت در روابط تاکید می کند. این اثر به ما یادآوری می کند که بسیاری از مشکلات روابط انسانی، از یک عدم درک ساده و عدم بیان درست آغاز می شود.
خودشناسی و رشد فردی در دل چالش ها
راحیل و بهرام، هر دو در طول داستان مسیری از خودشناسی و رشد فردی را طی می کنند. راحیل از دختری نسبتاً ناآگاه و منفعل، به زنی بالغ و قوی تبدیل می شود که احساسات خود را درک می کند و برای آن ها می جنگد. بهرام نیز با مواجهه با عشق خود و تلاش برای بیان آن، از ترس ها و محدودیت های خود فراتر می رود. این رشد، پیام آور این نکته است که چالش های زندگی می توانند کاتالیزوری قوی برای بلوغ و پختگی انسان باشند و مسیر دستیابی به نسخه بهتر از خود را هموار سازند.
نگاهی به یک پله بالاتر از عشق: نقد و بررسی اجمالی
کتاب یک پله بالاتر از عشق اثر شیدا احمدی، یکی از رمان های پرطرفدار در میان مخاطبان فارسی زبان است که توانسته جایگاه ویژه ای در دل علاقه مندان به داستان های عاشقانه پیدا کند. این اثر با ویژگی های خاص خود، تجربه ای دلنشین و تأثیرگذار را برای خواننده رقم می زند.
نقاط قوت برجسته کتاب
یکی از بارزترین ویژگی های یک پله بالاتر از عشق، زبان شیوا و عامیانه آن است. شیدا احمدی با انتخاب واژگانی ساده و نزدیک به گفتار روزمره، توانسته است ارتباطی صمیمی و بی واسطه با خواننده برقرار کند. این سبک نگارش، باعث می شود داستان به راحتی قابل فهم باشد و خواننده حس کند در حال شنیدن یک روایت واقعی و ملموس است که از عمق دل برآمده است. این روانی در متن، به جذب مخاطبان و حفظ توجه آن ها تا پایان داستان کمک شایانی می کند.
نقطه قوت دیگر، شخصیت پردازی قوی و باورپذیر راحیل و بهرام است. نویسنده با پرداخت دقیق به لایه های درونی، تحولات روحی و تناقضات شخصیتی آن ها، کاراکترهایی خلق کرده که خواننده به راحتی می تواند با آن ها همذات پنداری کند. مسیر رشد و بلوغ هر دو شخصیت، به شکلی منطقی و احساسی به تصویر کشیده شده که این امر، جذابیت داستان را دوچندان می کند.
همچنین، کشش داستانی بالا و گره افکنی های مناسب، از دیگر ویژگی های مثبت این رمان است. داستان از همان ابتدا با یک مقدمه جذاب و پر از ابهام آغاز می شود و با چالش ها و اتفاقات غیرمنتظره، ریتم خود را حفظ می کند. این کشش، خواننده را تا آخرین صفحه با خود همراه می سازد و او را مشتاق به دانستن سرنوشت نهایی شخصیت ها نگه می دارد. فضاسازی و توصیف جزئیات صحنه ها و احساسات نیز، به ایجاد اتمسفری زنده و قابل لمس کمک می کند که غرق شدن در دنیای داستان را برای خواننده آسان می سازد.
نقاط قابل بهبود و چشم انداز آینده
همانند هر اثر هنری دیگری، یک پله بالاتر از عشق نیز ممکن است از دیدگاه برخی خوانندگان یا منتقدان، جای بهبود داشته باشد. برای مثال، گاهی تکرار برخی سوءتفاهم ها یا طولانی شدن آن ها می تواند کمی از ریتم تند داستان بکاهد و برای برخی از خوانندگان، اندکی قابل پیش بینی به نظر برسد. با این حال، این موارد به هیچ وجه از ارزش کلی داستان و جذابیت آن نمی کاهد و می توان آن ها را در برابر نقاط قوت فراوان کتاب، ناچیز دانست.
این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟
یک پله بالاتر از عشق به طور خاص برای علاقه مندان به رمان های عاشقانه ایرانی که به دنبال داستانی با عمق عاطفی، شخصیت های پیچیده و تحولات انسانی هستند، انتخابی بسیار مناسب است. این کتاب برای کسانی که از داستان هایی با چاشنی دلدادگی پنهان، ازدواج صوری، مهاجرت و چالش های روابط لذت می برند، تجربه ای دلنشین و تأثیرگذار خواهد بود. اگر به دنبال رمانی هستید که نه تنها شما را سرگرم کند، بلکه به تفکر درباره ابعاد مختلف عشق و روابط انسانی وادارد، این کتاب را از دست ندهید.
بریده ای از کتاب یک پله بالاتر از عشق
برای آنکه بتوانید حس و حال و عمق احساسات جاری در یک پله بالاتر از عشق را بیشتر لمس کنید، خواندن بریده ای از کتاب، که نمایانگر کشمکش های درونی یکی از شخصیت هاست، خالی از لطف نیست. این بخش، عمق رنج و دردی را نشان می دهد که شخصیت ها در طول داستان با آن دست و پنجه نرم می کنند:
نمی خوام کسی دلش به حالم بسوزه، نمی خوام تو دلتون بگین آخی حیوونکی گناه داره داره خل میشه، به چه زبونی بگم حالم از این رفتارا بهم می خوره، یکی از ترحم به آدم عشق میورزه، یکی بهت محبت میکنه، یکی دیگه تنفر رو بهت یاد میده، یکی دیگه انکار و یکی دیگه اصرار، من اگه نخوام دیگه کسی برام تصمیم بگیره باید به کی بگم؟ مگه من کیم؟ جز یه عروسک خیمه شب بازی که هرروز باید تو دست یکی بچرخه؟ یه همچین کسی دیگه نیازی نداره کسی براش بمونه، تو رو خدا دیگه برام دلسوزی نکنید.
گریه می کردم و از پله ها میرفتم بالا، بهرام خوب میدونست منظور من اون بود نه جمع، دلم نمی خواست برام دل بسوزونه و فکر کنه حالا که فهمیدم عاشقم بوده و دیگه از عشقش منصرف و به قول خودش فهمیده که لایقم نیست، یه جوری بخواد مثلا جبران کنه، اون دقیقا با من مثل یه عروسک خیمه شب بازی رفتار کرده بود، بعد از ده سال که من فهمیدم داشت انکار می کرد و اصرار داشت هم خودش فراموش کنه و هم من وانمود کنم که هیچ اتفاقی نیافتاده، رفتم تو اتاق و در رو قفل کردم تا کسی نیاد تو اتاق، دلم می خواست داد بزنم و بگم بسه دیگه من نمی تونم، دلم می خواست این نقش بازی کردن زودتر تموم بشه، توی آئینه که به خودم نگاه کردم از خودم بدم اومد، از این همه کینه ای که تو وجودم خونه کرده بود بدم اومد به خودم که نگاه کردم دیدم چقدر خودخواه شدم، چقدر بیرحم شدم، داد زدم و با گلدونی که روی میز بود عکسم که تو آئینه افتاده بود رو شکستم، انقدر به آینه ضربه زدم که دیگه اثری از آئینه تو قاب نموند، با صدای بلند خودم رو مورد انتقاد قرار دادم و به خودم بد و بیراه میگفتم، هر چی دم دستم بود رو خورد کردم و شکستم.
این بریده به خوبی عمق احساسات راحیل، درگیری های درونی او و رنج ناشی از سوءتفاهمات و احساس ترحم را به تصویر می کشد. این بخش، نمادی از نقطه عطف روحی راحیل است که او را به سمت بلوغ و تصمیم گیری های قاطع تر سوق می دهد و خواننده را به درک عمیق تری از چالش های پیش روی شخصیت ها می رساند.
درباره نویسنده: شیدا احمدی، خالق رمان های عمیق و دلنشین
شیدا احمدی، نامی آشنا و پرطرفدار در حوزه رمان های عاشقانه و اجتماعی ایران است. او با قلمی ساده، روان و در عین حال قدرتمند، توانسته است داستان هایی خلق کند که نه تنها سرگرم کننده هستند، بلکه به عمق روابط انسانی و چالش های عاطفی نیز می پردازند. شیدا احمدی رمان های خود را با تمرکز بر شخصیت پردازی قوی، فضاسازی ملموس و گفتگوهای طبیعی می نویسد، به گونه ای که خواننده به راحتی می تواند با دنیای داستان ارتباط برقرار کند و احساسات شخصیت ها را از نزدیک لمس کند.
محبوبیت او در بین مخاطبان، به دلیل توانایی اش در به تصویر کشیدن احساسات پیچیده، کشمکش های درونی و تحولات شخصیت ها در بستر یک داستان جذاب و باورپذیر است. آثار او اغلب به موضوعاتی چون عشق، خانواده، فداکاری، سوءتفاهم ها، مهاجرت و مسیر رشد فردی می پردازند که همین امر باعث می شود داستان هایش برای طیف وسیعی از خوانندگان ملموس و قابل درک باشند و اثری عمیق بر روح و ذهن آن ها بگذارند. او توانسته است با آثارش، جایگاه ویژه ای در ادبیات داستانی معاصر ایران برای خود رقم بزند.
سایر آثار شیدا احمدی
برای آن دسته از خوانندگانی که از یک پله بالاتر از عشق لذت برده اند و مایلند با قلم و سبک نوشتاری شیدا احمدی بیشتر آشنا شوند، مجموعه ای از آثار دیگر او نیز وجود دارد که هر کدام به نوبه خود جذابیت های خاصی دارند و می توانند تجربه های خواندنی مشابهی را فراهم کنند:
- سال های دوری
- قلبی برای همه
- عشق در برزخ دیوانگان
- چشم های خیس دنیا
- کابوس پرواز
- در محضر استاد
این رمان ها نیز معمولاً با محوریت روابط انسانی، چالش های عاطفی و مسیرهای پرپیچ و خم زندگی نوشته شده اند و به خوبی نشان می دهند که چگونه شیدا احمدی توانسته است با نگاهی عمیق به مسائل انسانی، داستان های ماندگاری خلق کند.
نتیجه گیری: چرا یک پله بالاتر از عشق را بخوانیم؟
خلاصه کتاب یک پله بالاتر از عشق (نویسنده شیدا احمدی) آشکار می کند که این رمان فراتر از یک داستان عاشقانه صرف است. این اثر، دعوتی است به تأمل در ابعاد مختلف عشق، فداکاری، سوءتفاهم و قدرت انسان برای عبور از موانع. داستان راحیل و بهرام، داستانی از صبر، انتظار و تلاش برای رسیدن به عشقی است که شاید در ابتدا با تعاریف مرسوم از عشق فاصله داشت، اما در نهایت ثابت کرد که می تواند پله هایی بالاتر از آن باشد و به اوج شکوه خود برسد.
اگر به دنبال رمانی هستید که نه تنها قلب شما را لمس کند و شما را درگیر یک ماجرای عاطفی پرشور سازد، بلکه ذهن شما را به تفکر وادارد و از شما بخواهد که به عمق احساسات انسانی بیاندیشید، کتاب یک پله بالاتر از عشق انتخابی بی نظیر و ارزشمند است. این کتاب، اثباتی است بر اینکه عشق حقیقی می تواند تمام موانع را پشت سر بگذارد و راه خود را پیدا کند، حتی اگر مسیر پر از درد و انتظار باشد. توصیه می شود برای تجربه کامل و عمیق این اثر، نسخه قانونی آن را تهیه کرده و از خواندن لحظه به لحظه این ماجرای دلنشین لذت ببرید. داستان های شیدا احمدی همیشه پر از نکاتی هستند که ارزش کشف شدن را دارند و این کتاب نیز از این قاعده مستثنی نیست.
تجربه خواندن این رمان، نه تنها شما را با یک داستان دلنشین همراه می سازد، بلکه به شما کمک می کند تا نگاهی عمیق تر به روابط انسانی و مفهوم عشق داشته باشید. از شما دعوت می کنیم که اگر این کتاب را خوانده اید، نظرات، تجربیات و برداشت های خود را از این اثر ماندگار در بخش نظرات با ما و دیگر علاقه مندان به اشتراک بگذارید.