تفاوت بازپرس و دادیار – مقایسه کامل وظایف و مسئولیت ها
تفاوت بازپرس و دادیار
وقتی با سیستم قضایی سروکار پیدا می کنید یا حتی به اخبار و فیلم های مربوط به پرونده های حقوقی گوش می دهید، نام هایی مانند «بازپرس» و «دادیار» بارها به گوشتان می خورد. این دو مقام قضایی نقشی اساسی در رسیدگی به پرونده ها، به ویژه در مراحل اولیه تحقیقات مقدماتی ایفا می کنند، اما وظایف و اختیارات آن ها تفاوت های کلیدی دارد. درک این تمایزات نه تنها به شما در پیگیری امور حقوقی خود کمک می کند، بلکه دید روشنی از نحوه عملکرد دادسرا و فرایند دادرسی عادلانه به شما می دهد.

سیستم قضایی هر کشور، ساختاری پیچیده و در عین حال حیاتی برای حفظ نظم و عدالت اجتماعی است. در این ساختار، مقامات مختلفی با وظایف و اختیارات مشخص، دست به دست هم می دهند تا حقوق شهروندان رعایت شود و مجرمان به سزای اعمال خود برسند. دادسرا به عنوان دروازه ورود پرونده های کیفری، نقش مهمی در کشف جرم، جمع آوری ادله و آماده سازی پرونده برای دادگاه ایفا می کند. در قلب این نهاد، بازپرس و دادیار قرار دارند که هر یک مسئولیت های ویژه ای را بر عهده دارند. شاید برای بسیاری پیش آمده باشد که در مواجهه با این نهادها، این سوال مطرح شود که دقیقا «بازپرس کیست؟»، «دادیار چه وظایفی دارد؟» و «چه تفاوتی میان این دو مقام وجود دارد؟» و مهم تر از همه، «در چه مواردی باید به کدام یک مراجعه کرد؟». شناخت عمیق تر این تفاوت ها، همچون گام نهادن در مسیری پر پیچ و خم است که با روشن شدن هر پله، درک ما از فرایند دادرسی کامل تر می شود. این مقاله می کوشد تا با زبانی شیوا و روایتی دقیق، این مسیر را برای شما هموار سازد و به تمام پرسش های کلیدی شما درباره بازپرس و دادیار پاسخ دهد.
سفری در دل دادسرا: آشنایی با بازپرس و دادیار
برای درک نقش بازپرس و دادیار، ابتدا لازم است نگاهی به ساختار دادسرا بیندازیم. دادسرا، نهادی است که مسئولیت کشف جرم، تعقیب متهم، انجام تحقیقات مقدماتی و جمع آوری دلایل را بر عهده دارد. می توان گفت دادسرا پل ارتباطی میان وقوع جرم و رسیدگی نهایی در دادگاه است. در این نهاد حیاتی، سلسله مراتبی از مقامات قضایی وجود دارد که هر یک وظایف خاص خود را بر عهده دارند و شناخت این سلسله مراتب برای هر فردی که با پرونده های قضایی سروکار پیدا می کند، ضروری است.
در رأس سلسله مراتب مقامات دادسرا، دادستان قرار دارد که به عنوان رئیس دادسرا و مدعی العموم، وظیفه تعقیب عمومی جرایم و نظارت بر حسن انجام تحقیقات را بر عهده دارد. پس از دادستان، معاونان او قرار می گیرند که در غیاب دادستان یا با تفویض اختیار از سوی او، بخشی از وظایفش را انجام می دهند. در ادامه این ساختار، به بازپرس و دادیار می رسیم که این دو مقام، هر یک به شیوه خود، در پیشبرد تحقیقات مقدماتی پرونده ها نقش آفرینی می کنند. این سلسله مراتب و تقسیم وظایف، به منظور تضمین عدالت و سرعت در رسیدگی ها طراحی شده است.
بازپرس: قاضی تحقیق و کاشف حقیقت پرونده ها
تعریف و نقش اساسی بازپرس در تحقیقات مقدماتی
بازپرس که گاهی از او با عنوان «قاضی تحقیق» نیز یاد می شود، مقام قضایی مستقلی است که در دادسرا فعالیت می کند و وظیفه اصلی او، انجام تحقیقات مقدماتی پرونده های کیفری است. بازپرس، همچون کارآگاهی حرفه ای، به دنبال کشف حقیقت در مورد وقوع جرم، شناسایی متهمان و جمع آوری تمام شواهد و مدارک مرتبط با پرونده است. از مهم ترین وظایف بازپرس می توان به احضار و تحقیق از متهم، شنیدن اظهارات شهود و مطلعین، انجام معاینات محلی و تحقیقات لازم در صحنه جرم، و صدور قرارهای تأمین کیفری نظیر قرار بازداشت موقت، قرار کفالت یا وثیقه اشاره کرد. این قرارهای تأمین با هدف تضمین حضور متهم در مراحل بعدی دادرسی و جلوگیری از فرار او صادر می شوند. بازپرس باید با بی طرفی کامل و بدون هیچ گونه سوگیری، تمامی جوانب پرونده را بررسی کند و تحقیقات را به صورت مستمر و سریع، حتی در روزهای تعطیل، ادامه دهد تا پرونده به نتیجه ای شفاف و عادلانه برسد.
تصمیمات نهایی بازپرس: مسیرهای قانونی پیش رو
پس از اینکه بازپرس تمامی تحقیقات مقدماتی را به پایان رساند و دلایل و شواهد لازم را جمع آوری کرد، نوبت به صدور یکی از قرارهای نهایی می رسد. این قرارها سرنوشت پرونده را در دادسرا مشخص کرده و مسیر آتی آن را تعیین می کنند:
- قرار جلب به دادرسی: اگر بازپرس پس از تحقیقات، دلایل کافی برای انتساب اتهام به متهم را بیابد و تشخیص دهد که جرمی واقع شده است، قرار جلب به دادرسی را صادر می کند. با صدور این قرار، پرونده برای صدور حکم نهایی و رسیدگی بیشتر به دادگاه کیفری مربوطه ارسال می شود. این یعنی پرونده از مرحله تحقیقات به مرحله صدور رأی وارد شده است.
- قرار منع تعقیب: در صورتی که بازپرس پس از انجام تحقیقات، دلایل کافی برای انتساب اتهام به متهم را پیدا نکند یا تشخیص دهد که اساساً جرمی رخ نداده است، قرار منع تعقیب صادر می کند. با این قرار، رسیدگی به پرونده در دادسرا متوقف می شود و متهم از اتهام تبرئه می شود.
- قرار موقوفی تعقیب: این قرار زمانی صادر می شود که بنا به دلایل قانونی مانند فوت متهم، گذشت شاکی در جرایم قابل گذشت، شمول مرور زمان، یا عفو عمومی، امکان ادامه تعقیب کیفری وجود نداشته باشد. در این حالت، پرونده به صورت موقت یا دائم متوقف می شود.
استقلال و محدودیت های بازپرس در اجرای عدالت
یکی از ویژگی های بارز بازپرس، استقلال نسبی او در انجام تحقیقات است. بر اساس ماده ۹۲ قانون آیین دادرسی کیفری، اصل بر این است که تحقیقات مقدماتی تمامی جرایم توسط بازپرس انجام شود و این نشان دهنده اهمیت و جایگاه ویژه او در این مرحله است. با این حال، استقلال بازپرس مطلق نیست و محدودیت هایی نیز بر سر راه او وجود دارد:
- تحقیقات بازپرس نباید به دلیل عدم پیدا شدن متهم یا در دسترس نبودن او متوقف شود. او وظیفه دارد تا با پیگیری های لازم، تحقیقات را تا حصول نتیجه ادامه دهد.
- بازپرس به طور مستقیم مجاز به تحقیق و رسیدگی در پرونده های مربوط به جرایم منافی عفت نیست، مگر آنکه جرم در انظار عمومی واقع شده یا شاکی خصوصی داشته باشد که در این صورت نیز تحقیقات در حدود شکایت انجام می گیرد.
- در اوراق بازجویی، بازپرس نمی تواند مطالب اضافه کند یا قلم خوردگی ایجاد نماید. هرگونه تصحیح باید با کشیدن خط روی نوشته قبلی و افزودن اصلاحیه جدید صورت گیرد که این اقدامات باید به تأیید و امضای بازپرس و متهم برسد تا اصالت اسناد حفظ شود.
- بازپرس موظف است به پرونده های متهمان بازداشتی با فوریت رسیدگی کند و هیچ گونه تأخیری از جمله به دلیل مرخصی، تعطیلی یا مأموریت، قابل قبول نیست. این محدودیت برای دادیاران نیز صدق می کند.
بازپرس، به عنوان قاضی تحقیق، وظیفه کشف حقیقت را بر عهده دارد و در صدور قرارهای نهایی دارای استقلال نسبی است، اما این استقلال با محدودیت هایی برای تضمین اجرای عدالت همراه است.
دادیار: بازوی پرکار دادستان در دادسرا
تعریف و جایگاه دادیار در نظام قضایی
دادیار را می توان به عنوان «بازوی اجرایی» دادستان در دادسرا معرفی کرد. او به نمایندگی از دادستان و تحت نظارت مستقیم او فعالیت می کند. برخلاف بازپرس که از استقلال نسبی برخوردار است، دادیار برای انجام بسیاری از اقدامات خود، به ویژه تصمیمات مهم، نیازمند تأیید و مجوز دادستان یا معاون اوست. دادیار نیز همانند بازپرس در انجام تحقیقات مقدماتی نقش دارد، اما عمدتاً در مواردی که دادستان به او ارجاع می دهد یا در جرایم با اهمیت کمتر، وظایف خود را انجام می دهد. این وابستگی به دادستان، تفاوت اساسی میان جایگاه دادیار و بازپرس را نمایان می سازد.
انواع دادیاران و نقش های تخصصی آن ها
دادیاران، برخلاف بازپرسان که عموماً وظیفه تحقیقات مقدماتی را بر عهده دارند، ممکن است در بخش های مختلفی از دادسرا با وظایف تخصصی فعالیت کنند. این تقسیم بندی به دلیل گستردگی و سنگینی وظایف دادستان صورت می گیرد تا او بتواند با کمک دادیاران، امور مختلف دادسرا را با دقت و سرعت بیشتری پیش ببرد:
- دادیار تحقیق: این نوع دادیار، مهم ترین شباهت را با بازپرس دارد و مسئول انجام تحقیقات مقدماتی پرونده های کیفری است، اما همان طور که اشاره شد، این تحقیقات تحت نظر و امر دادستان انجام می شود.
- دادیار اجرای حکم: وظیفه اصلی او نظارت دقیق بر اجرای احکام کیفری است که از سوی دادگاه ها صادر شده اند. این دادیار اطمینان حاصل می کند که احکام قضایی به درستی و مطابق با قوانین به مرحله اجرا درآیند.
- دادیار اظهار نظر: این دادیار مسئول بررسی قرارهای صادره از سوی بازپرس است و نظرات خود را در مورد این قرارها به دادستان ارائه می دهد. او نقش مهمی در ارزیابی و تحلیل تصمیمات بازپرسی دارد و به دادستان در اتخاذ تصمیم نهایی کمک می کند.
- دادیار ناظر زندان: این دادیار به نمایندگی از دادستان، بر امور مربوط به زندانیان نظارت می کند. مسائلی مانند بررسی درخواست های مرخصی زندانیان، شرایط عفو، و وضعیت کلی زندان ها از جمله وظایف اوست.
- دادیار نماینده دادستان در دادگاه: این دادیار در جلسات دادگاه حاضر می شود و به نمایندگی از دادستان، از کیفرخواست صادر شده دفاع می کند و توضیحات لازم را درباره مستندات پرونده ارائه می دهد.
وابستگی دادیار به دادستان و اهمیت تأییدات
همان طور که گفته شد، دادیار کاملاً تحت امر و نظارت دادستان عمل می کند. این بدان معناست که تمامی اقدامات قضایی او، از جمله صدور قرارها، به ویژه قرارهای منجر به بازداشت متهم، باید به تأیید دادستان برسد. در صورت بروز اختلاف نظر میان دادیار و دادستان، رأی دادستان ارجحیت دارد و دادیار مکلف به تبعیت از نظر اوست. این نظام نظارتی، تضمین کننده هماهنگی و یکپارچگی در تصمیم گیری های دادسرا است و از پراکندگی آراء و اقدامات جلوگیری می کند. دادیار بدون این تأیید، نمی تواند به طور مستقل تصمیم گیری کند و همین امر، یکی از بزرگترین تفاوت های بازپرس و دادیار را به تصویر می کشد.
پرده برداری از تفاوت بازپرس و دادیار: مقایسه ای کاربردی
اکنون که با نقش ها و وظایف هر یک از بازپرس و دادیار آشنا شدیم، زمان آن رسیده است که تفاوت های کلیدی آن ها را به شکلی مقایسه ای و دقیق تر بررسی کنیم. این تفاوت ها در جایگاه، استقلال، صلاحیت و نحوه حل اختلاف نمود پیدا می کنند و درک آن ها به شما کمک می کند تا تصویر کامل تری از نظام قضایی داشته باشید.
نگاهی مقایسه ای: بازپرس و دادیار در یک قاب
برای وضوح بیشتر، می توانیم تفاوت های اصلی این دو مقام را در قالب یک جدول مشاهده کنیم:
ویژگی | بازپرس | دادیار |
---|---|---|
جایگاه در سلسله مراتب | پایین تر از دادستان و معاون دادستان، اما در عمل و از حیث استقلال، در جایگاه بالاتری از دادیار قرار دارد. | پایین ترین مقام در سلسله مراتب اصلی دادسرا (تحت نظارت مستقیم دادستان). |
استقلال در تصمیم گیری | استقلال نسبی و بیشتری دارد؛ در موارد اختلاف نظر با دادستان، غالباً مرجع حل اختلاف، دادگاه است. | وابستگی مستقیم به دادستان، نیازمند تأیید دادستان برای بسیاری از اقدامات و تصمیمات. |
صلاحیت رسیدگی به جرایم | صلاحیت عام برای انجام تحقیقات مقدماتی (اصل بر رسیدگی بازپرس است – ماده 92 ق.آ.د.ک). می تواند به جرایم مهم ماده 302 ق.آ.د.ک رسیدگی کند. | صلاحیت محدودتر، عمدتاً در جرایم کمتر مهم یا با ارجاع دادستان. فاقد صلاحیت مستقیم در جرایم مهم ماده 302 ق.آ.د.ک. |
نحوه حل اختلاف با دادستان | در اغلب موارد، مرجع حل اختلاف، دادگاه است (به جز استثنائات مشخص). | نظر دادستان بر نظر دادیار غالب است و دادیار باید از آن تبعیت کند. |
هدف اصلی | کشف حقیقت و انجام تحقیقات مقدماتی بی طرفانه. | کمک به دادستان در انجام وظایف مختلف دادسرا، عمل به عنوان نماینده دادستان. |
صدور قرارهای نهایی | مستقلاً قرار جلب به دادرسی، منع تعقیب و موقوفی تعقیب را صادر می کند (با حق اعتراض دادستان). | قرارهای نهایی صادره توسط دادیار (به ویژه بازداشت متهم) باید در همان روز به تأیید دادستان برسد. |
سابقه قضایی (اغلب) | معمولاً قضات با تجربه تر و با سابقه بیشتر. | اغلب قضات تازه کارتر یا در ابتدای مسیر قضایی. |
کدام مقام بالاتر است؟ بازپرس یا دادیار؟
با توجه به جدول مقایسه و سلسله مراتب مقامات قضایی در دادسرا، پاسخ این سوال روشن می شود. از نظر سلسله مراتب رسمی، دادستان در بالاترین جایگاه قرار دارد و پس از او، بازپرس و سپس دادیار قرار می گیرند. بنابراین، می توان گفت که بازپرس از نظر جایگاه و اختیارات، نسبت به دادیار در مقام بالاتری قرار دارد. این برتری به دلیل استقلال نسبی بازپرس در تصمیم گیری ها و نیز صلاحیت او برای رسیدگی به انواع جرایم، از جمله جرایم مهم، است.
یک نکته بسیار مهم در تفاوت بازپرس و دادیار، مربوط به صلاحیت رسیدگی به جرایم خاص است. بر اساس ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری، رسیدگی به برخی جرایم بسیار مهم و سنگین تنها در صلاحیت بازپرس است و دادیار اجازه تحقیق در این موارد را ندارد. این جرایم شامل:
- جرایم مستوجب مجازات سلب حیات (اعدام).
- جرایم مستوجب حبس ابد.
- جرایم سیاسی و مطبوعاتی.
- جرایم مستوجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر (مانند حبس بیش از ده سال تا پانزده سال).
- جرایم مستوجب مجازات قطع عضو یا جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیشتر.
بنابراین، اگر پرونده ای در یکی از این دسته بندی ها قرار گیرد، مستقیماً به شعبه بازپرسی ارجاع داده می شود و دادیار در آن دخالتی نخواهد داشت. این امر به وضوح نشان دهنده تفاوت اساسی در دامنه اختیارات و اهمیت وظایف این دو مقام است.
حل اختلاف میان بازپرس، دادیار و دادستان
در هر ساختار سلسله مراتبی، امکان بروز اختلاف نظر وجود دارد و نظام قضایی نیز از این قاعده مستثنی نیست. نحوه حل اختلاف میان بازپرس، دادیار و دادستان، خود یکی از مهم ترین تفاوت های آن هاست:
- اختلاف بین دادیار و دادستان: در این حالت، نظر دادستان بر دادیار غالب است و دادیار موظف به تبعیت از دستورات و نظرات دادستان است. دادیار نمی تواند در مقابل دستور دادستان مقاومت کند.
- اختلاف بین بازپرس و دادستان: در اغلب موارد، اگر بازپرس و دادستان در مورد یک قرار یا ادامه تحقیقات اختلاف نظر داشته باشند، مرجع حل اختلاف، دادگاه صالح است. این موضوع نشان دهنده استقلال نسبی بازپرس است که حتی دادستان نیز نمی تواند به راحتی نظر او را وتو کند. البته استثنائاتی وجود دارد، مثلاً اگر بازپرس قرار بازداشت موقت صادر کند و دادستان با آن موافق نباشد، نظر دادستان اجرا می شود. همچنین اگر دادستان تحقیقات را ناقص بداند و درخواست تکمیل کند، بازپرس مکلف به انجام آن طبق نظر دادستان است.
نقش قاضی در دادگاه: فراتر از بازپرسی و دادیاری
تا به اینجای کار، از بازپرس و دادیار صحبت کردیم که هر دو در مرحله تحقیقات مقدماتی دادسرا فعالیت می کنند. اما نباید نقش قاضی را با این دو مقام اشتباه گرفت. قاضی، مقامی است که در دادگاه به پرونده رسیدگی می کند و پس از شنیدن اظهارات طرفین، بررسی دلایل و شواهد، و استماع دفاعیات، رأی نهایی را صادر می نماید. وظیفه قاضی، صدور حکم و فصل خصومت است، در حالی که بازپرس و دادیار، مقام تحقیق هستند و نه مقام صادرکننده حکم نهایی.
قاضی دارای استقلال کامل در تصمیم گیری و صدور حکم بر اساس قوانین و شواهد است. او بدون هیچ گونه تأثیری از مقامات دیگر، بر اساس عدالت و قانون، رأی خود را صادر می کند. این در حالی است که بازپرس، هرچند استقلال نسبی دارد، اما در بسیاری از اقداماتش نیازمند تأیید و نظارت دادستان است و دادیار نیز به طور کلی تحت نظارت مستقیم دادستان فعالیت می کند. در واقع، بازپرس و دادیار، پرونده را برای قاضی دادگاه آماده می کنند تا قاضی بتواند با دیدی جامع و کامل، حکم نهایی را صادر کند.
گامی به سوی عدالت: چگونه بازپرس یا دادیار شویم؟
پس از آشنایی با وظایف و تفاوت های بازپرس و دادیار، شاید این سوال در ذهن برخی ایجاد شود که چگونه می توان وارد این مشاغل حساس و مهم شد. مسیر تبدیل شدن به بازپرس یا دادیار، که هر دو از مقامات قضایی هستند، شباهت های زیادی با هم دارد و مستلزم احراز شرایط خاص علمی، اخلاقی و جسمانی است.
شرایط عمومی و تحصیلی مورد نیاز
برای ورود به این حرفه شریف، فرد متقاضی باید مجموعه ای از شرایط عمومی و اختصاصی را دارا باشد:
- تابعیت جمهوری اسلامی ایران: این شرط، اساس ورود به هر شغل دولتی در کشور است.
- اعتقاد و التزام عملی به دین مبین اسلام: این شرط برای تمام مقامات قضایی ایران الزامی است.
- عدم سوء پیشینه کیفری: متقاضی نباید هیچ گونه سابقه کیفری مؤثر داشته باشد.
- سلامت جسمی و روانی: فرد باید از سلامت کامل جسمی و روانی برخوردار باشد تا بتواند وظایف سنگین قضایی را به درستی انجام دهد و به هیچ نوع مواد مخدری اعتیاد نداشته باشد.
- پایان خدمت سربازی یا معافیت: برای آقایان، گذراندن دوره خدمت سربازی یا داشتن معافیت قانونی ضروری است.
- مدرک تحصیلی: داشتن مدرک کارشناسی حقوق یا فقه و حقوق اسلامی از دانشگاه های معتبر، حداقل شرط تحصیلی برای ورود به این مشاغل است. آشنایی عمیق با قوانین و مبانی حقوقی، سنگ بنای این حرفه به شمار می رود.
محدودیت های سنی و مراحل جذب
علاوه بر شرایط عمومی و تحصیلی، محدودیت های سنی و مراحل خاصی برای جذب بازپرس و دادیار وجود دارد:
- محدوده سنی: متقاضیان باید در بازه سنی 23 تا 39 سال قرار داشته باشند. این شرط سنی برای آن است که افراد در بهترین دوران کاری و فکری خود وارد این مسئولیت های حساس شوند و با دقت، تجربه و انرژی کافی وظایفشان را به درستی انجام دهند.
- مراحل جذب: فرایند جذب قضات، شامل بازپرس و دادیار، یک فرآیند چند مرحله ای و دقیق است:
- آزمون کتبی: اولین گام، شرکت در آزمون کتبی تخصصی است که دانش حقوقی متقاضیان را ارزیابی می کند.
- مصاحبه های تخصصی و عقیدتی: پس از قبولی در آزمون کتبی، متقاضیان باید در مصاحبه های تخصصی (برای سنجش عمق دانش حقوقی و توانایی های استدلالی) و مصاحبه های عقیدتی و سیاسی (برای اطمینان از التزام عملی به مبانی نظام) شرکت کنند.
- مراحل گزینش: در نهایت، فرد مورد گزینش های لازم قرار می گیرد تا صلاحیت های عمومی و اخلاقی او برای تصدی مقام قضاوت تأیید شود.
ورود به این مشاغل نه تنها نیازمند دانش عمیق حقوقی است، بلکه به پشتکار، صداقت و تعهد بالایی نیز احتیاج دارد تا بتوانند پاسدار عدالت و حقوق مردم باشند.
مسیر قضاوت، خواه در جایگاه بازپرس یا دادیار، نیازمند ترکیبی از دانش حقوقی، سلامت اخلاقی و روانی، و تعهد بی وقفه به اجرای عدالت است که از طریق فرایند دقیق جذب و گزینش تأیید می شود.
سخن پایانی: درک عمیق تر، مسیر روشن تر
در این مقاله، تلاش شد تا با روایتی دقیق و جامع، به بررسی تفاوت بازپرس و دادیار پرداخته شود. آموختیم که بازپرس به عنوان قاضی تحقیق، با استقلال نسبی، وظیفه کشف حقیقت و انجام تحقیقات مقدماتی را بر عهده دارد و در جرایم مهم نیز صلاحیت رسیدگی دارد. در مقابل، دادیار به عنوان بازوی اجرایی دادستان، تحت نظارت مستقیم او فعالیت می کند و وظایف متنوعی از جمله تحقیق، اجرای حکم، اظهار نظر و نظارت بر زندان ها را بر عهده دارد، اما استقلال او در تصمیم گیری ها به مراتب کمتر از بازپرس است. درک این تفاوت ها، همچون نقشه راهی برای هر شهروندی است که با پیچیدگی های نظام قضایی مواجه می شود. این شناخت به ما کمک می کند تا انتظارات واقع بینانه ای از روند دادرسی داشته باشیم، از حقوق خود به نحو مؤثرتری دفاع کنیم و مسیر پرونده های قضایی را با آگاهی بیشتری دنبال کنیم. با وجود تمام اطلاعات ارائه شده، فرایندهای حقوقی گاهی بسیار ظریف و پیچیده می شوند؛ بنابراین، در صورت مواجهه با پرونده های قضایی، مشاوره با وکلای متخصص و با تجربه می تواند به شما در درک بهتر روند و دفاع شایسته تر از حقوق خود کمک شایانی کند. امیدواریم این مقاله توانسته باشد دیدگاه روشن تری از جایگاه و وظایف بازپرس و دادیار در نظام حقوقی ایران به شما ارائه دهد و شما را در مسیر درک عدالت یاری رساند.