عمومیمعرفی کسب و کار

اولین کتاب چاپ شده ایرانی

پیدایش چاپ تصویری در ایران

به نقل از ایرانیان پک پیدایش چاپ تصویری در ایران به زمان محمد شاه بر می‌گردد. نخستین کتاب شناخته شده‌ای که چاپ مصور شد، کتاب «لیلی و مجنون» مکتبی بود که در سال۱۲۵۹هـ. ق به چاپ رسیده است. در چهار صفحه از این کتاب چهار تصویر وجود دارد که با مرکب چاپ ترسیم و به معمول زمان با دست آن‌ها را رنگ کرده‌اند. پس از آن در سال۱۲۶۴قمری «دیوان فضولی بغدادی» را با بیست تصویر به چاپ رساندند. بعد از آن کتاب «روضه المجاهدین» با هشت تصویر چاپ شد. از اول محرم سال ۱۳۰۰هجری قمری که اولین شماره روزنامه «شرف» منتشر شد تا سال ۱۳۰۹هـ. ق هشتاد و هفت شماره آن دارای تصاویر بود. روزنامه «شرافت» هم که از صفر ۱۳۱۴ هـ. ق به چاپ می‌رسید مصور بود.

روزنامه وقایع اتفاقیه به عنوان اولین روزنامه دولتی و دومین روزنامه ایرانی نیز از شماره ۴۷۰ (مورخ پنج شنبه ۲۱ محرم ۱۲۷۷) به بعد، مصور است و در مدت چهار سال ۸۸ شماره آن را مصور چاپ کرده‌اند. از آن پس، بهره‌گیری از چاپ مصور به تدریج در روزنامه‌های دیگر نیز معمول شد. اولین فرد ایرانی که چاپ تصویری را در ایران فرا گرفت، آقا میرزا عبدالمطلب نقاش باشی اصفهانی بود. میرزا عبدالمطلب از طرف امنای دولت به فرنگ فرستاده شده و در آن جا چاپ تصویری آموخته بود. وی از هوشمندان عصر خود بود و افراد دیگری از جمله آقا میرزا ابوتراب نقاش مخصوص وزارت انطباعات چاپ مصور را از او فراگرفته‌اند. در نظر داشته باشیم که میان چاپ سنگی مصور و چاپ سربی مصور تفاوت بود.

سیر تحول صنعت چاپ و سایر شهرستان ها

چاپ خانه هایی که تا سال ۱۲۴۰ هـ.ق در ایران احداث شده بودند، عمدتاً در تبریز بودند و حتی پایتخت حکومت قاجاری نیز از این فناوری محروم بود. در سال ۱۲۴۰ هـ.ق فتحعلی شاه میرزا زین العابدین را به تهران احضار کرد تا با احداث  در تهران به کار طبع و نشر بپردازد.

میرزا زین العابدین چاپ خانه ای ایجاد کرد و با برخورداری از حمایت منوچهرخان معتمدالدوله، که یکی از بزرگان دربار بود، کتب فراوانی را که اغلب هم دینی و مذهبی بودند، به چاپ رساند. ارتباط نزدیک زین العابدین با منوچهرخان معتمدالدوله که او را در راه اندازی چاپ خانه کمک کرده بود، موجب شد که محصولات این اولین چاپخانه ی تهران با عنوان چاپ معتمدی معروف شود.

زین العابدین در تهران شاگردانی تربیت کرد که زیر دست او فن چاپ را یاد گرفتند. از جمله آن ها میرزا باقر نامی بود که بعدها نسخه ی «ناسخ التواریخ» سپهر را چاپ کرد. در سال ۱۲۴۵هـ.ق فتحعلی شاه دستور داد که چاپخانه سنگی بزرگی را که توسط میرزا اسدالله نامی در تبریز احداث شده بود، با تمامی کارکنان آن به تهران بیاورند و در پایتخت به فعالیت بپردازند.

این میرزا اسدالله کسی بود که با حمایت میرزاصالح شیرازی به روسیه اعزام شده بود و با فراگرفتن فن چاپ و خرید یک دستگاه چاپ در سال۱۲۴۰هـ.ق به ایران بازگشته و چاپ خانه احداث کرده بود. این چاپ خانه که با چاپ های سربی متفاوت بود، نخستین بار در ایران احداث می شد.

به غیر از تبریز، که نخستین بار صنعت چاپ در آن جا رواج یافت، درخصوص سهم دیگر شهرها در راه اندازی این صنعت می توان از اصفهان و شیراز یاد کرد. احداث چاپ سربی در اصفهان به سال۱۲۴۴ هـ.ق انجام شد و کتاب «رساله ی حسینی» تألیف میرزا ابراهیم استرآبادی از آن بیرون آمد. چاپ سنگی نیز به سال۱۲۶۰هـ.ق در اصفهان احداث شد.

در شیراز اولین بار چاپ سنگی را در سال ۱۲۵۴هـ.ق احداث کردند، ولی غیر از یک جلد قرآن مجید کتاب دیگری در آن به چاپ نرسید. ارومیه در سال۱۲۵۶هـ.ق توسط مبلّغین مسیحی امریکایی دارای چاپ خانه شد و بعد از آن به ترتیب در شهرهای بوشهر، مشهد، انزلی، رشت، اردبیل، همدان، خوی، یزد، قزوین، کرمانشاه، کرمان، گروس، کاشان، اهواز، زنجان و بالاخره ساری چاپ خانه ایجاد کردند.

نامگذاری روز ملی صنعت چاپ

با گذشت زمان اهمیت صنعت چاپ بر همه روشن شد، نامگذاری روز ۱۱ شهریورماه به‌عنوان روز ملی صنعت چاپ در ایران در تقویم ایرانیان در سال ۱۳۸۲ و با تلاش‌ اسدالله جامی (مدیر کل وقت دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) انجام شد. در آن زمان اهالی صنعت چاپ به شورای فرهنگ عمومی درخواست‌ دادند و توضیحات بسیاری برای لزوم ورود این روز در تقویم مطرح کردند تا در نهایت این شورا به این جمع‌بندی رسید که روز ملی صنعت چاپ به رسمیت شناخته شود و این‌گونه ۱۱ شهریورماه به‌عنوان روز ملی صنعت چاپ در تقویم نامگذاری شد.

بیش از دو سده از چاپ کتاب جهادیه که پژوهشگران تاریخ چاپ آن را به عنوان نخستین کتاب فارسی چاپ‌شده با حروف سربی در ایران شناخته‌اند، می‌گذرد. بااین‌حال دانش حاضر دربارهٔ جنبه‌های مختلف این سند مهم تاریخی بسیار محدود و در برخی موارد غیرقابل استناد به نظر می‌رسد. بر پایهٔ اسناد و پژوهش‌های موجود، نخستین چاپخانه، یا به عبارت دقیق‌تر چاپخانه‌های فارسی در ایران، با حمایت و تشویق عباس میرزا نایب‌السلطنه (۱۲۰۳-۱۲۴۹ ھ.ق) و در شهر تبریز تأسیس شد.

در کتاب أبواب الجنان (۱۲۴۱ ھ.ق) که یکی از اولین کتاب‌های فارسی چاپ ایران است آمده: «از یمن معدلت شاهنشاه جهان و فیض تربیت ولیعهد جوان ارباب صنایع در هر صنعت ماهر و در اظهار هر هنر ساحرند من‌جمله عمل طبع که در این ملک متداول نبود از یمن اهتمام و حسن التفات اولیاء دولت قاهره در اکثر بلاد ایران معمول گشته». اغلب پژوهش‌های مرتبط تأکید می‌کنند که قدیمی‌ترین کتاب چاپی فارسی در ایران که تاکنون به ‌دست ‌آمده، رساله‌ای با عنوان جهادیه، نوشتهٔ عیسی بن حسن (میرزا بزرگ) قائم‌مقام فراهانی (درگذشتهٔ ۱۲۳۷ ھ.ق) است که در ماه رمضان ۱۲۳۳ ھ.ق و توسط «محمدعلی ابن حاجی محمدحسین الاشتیانی» در «دارالانطباع» تبریز چاپ شده است.

شرق‌شناس معاصر آلمانی اولریش مارزُلف که صاحب تألیفات ارزشمندی دربارهٔ تاریخ چاپ (به‌خصوص چاپ سنگی) در ایران است، چاپ این کتاب را سرآغاز دورهٔ اینکونابولا در ایران قلمداد کرده که بر اساس آخرین یافته‌ها تا سال ۱۲۷۵ ھ.ق ادامه داشته است.

از میان نخستین مطالعاتی که در آن به اولین کتاب چاپی فارسی در ایران پرداخته‌شده، مقاله‌ای از سید حسن تقی‌زاده (۱۲۵۷-۱۳۴۸ ھ.ش) در روزنامهٔ چاپ برلین کاوه، با عنوان «چاپخانه و روزنامه در ایران» به تاریخ ۲۸ آذر ۱۲۹۰، بسیار مورد توجه و استناد قرار گرفته است.  تقی‌زاده به نقل از یادداشتی که آلبرت هوتوم-شیندلر (۱۸۴۶-۱۹۱۶م) در سال ۱۳۳۲ ھ.ق برای او نگاشته بود می‌نویسد: «در سال ۱۲۳۳ شخصی موسوم به آقا زین‌العابدین تبریزی اسباب و آلت مختصر باسمه‌خانهٔ طیپوگرافی یعنی چاپ حروفی به تبریز آورده در تحت حمایت عبّاس‌میرزا نایب‌السّلطنه که در آن زمان حکمران آذربایجان بوده مطبعهٔ کوچکیرا برقرار نمود و بعد از مدّتی کتابی را موسوم به “فتح‌نامه” تمام کرد.

این کتاب نخستین کتابی بود که در ایران بحروف عربی مطبوع شد. مصنّف کتاب مذکور میرزا ابوالقاسم قایم‌مقام بود و قصّه‌ها گفته از جنگی که در سال ۱۲۲۷ میان دولتین روس و ایران واقع شد و بتوسّط صلح‌نامهٔ گلستان مورّخه ۱۲ اکتوبر ۱۸۱۳ = ۱۶ ذی‌القعده ۱۲۲۸ بانتها رسید».

به نظر می‌رسد که نام کتاب فتح‌نامه برای اولین بار در این مقاله به میان می‌آید، هرچند تاکنون هیچ نسخه‌ای از این کتاب به دست نیامده است؛ به همین دلیل برخی پژوهشگران بر این باورند که کتاب مذکور هرگز وجود نداشته یا آن‌که فتح‌نامه درواقع همان کتاب جهادیه است که بعداً به آن اشاره خواهد شد. تقریباً هم‌زمان با تاریخ یادداشت هوتوم-شیندلر، ایران‌شناس مشهور انگلیسی، ادوارد گرانویل براون (۱۸۶۲-۱۹۲۶ م) در بخشی از سخنرانی خود که در تاریخ ۲۳ می ۱۹۱۳ برای انجمن پرشیا در لندن ارائه کرد، نکاتی دربارهٔ تاریخ چاپ در ایران مطرح کرده است.

در این سخنرانی که باز هم شامل اطلاعاتی بود که هوتوم-شیندلر این بار در اختیار براون قرار داده بود، سخنی از فتح‌نامه یا جهادیه به میان نیامده و کتاب‌هایی که چند سال بعد در تهران چاپ شده بود، به عنوان برخی از نخستین کتاب‌های چاپی معرفی شده‌اند. در ترجمهٔ رساله‌ای از محمدعلی‌خان تربیت (۱۲۵۶-۱۳۱۸ھ.ش) با عنوان ورقی از دفتر تاریخ مطبوعات ایرانی و فارسی که در سال ۱۹۱۴ م در کتاب مطبوعات و شعر ایران مدرن براون چاپ شد نیز اشاره‌ای به این کتاب‌ها نشده است.

اما از این مقالهٔ تربیت معلوم می‌شود که براون به تابعیت از او نام کتاب‌های چاپ تهران را در سخنرانی خود مطرح کرده است. تربیت با اشاره به تأسیس اولین چاپخانه در تبریز در ۱۲۳۲ ھ.ق، کتاب مآثر سلطانی اثر عبدالرزاق بیگ دُنبُلی (۱۱۷۶- ۱۲۴۳ ھ.ق) را از اولین کتاب‌های چاپ ایران معرفی می‌کند.

احتمالاً تا زمان چاپ کتاب براون در ۱۹۱۴ م، تربیت اطلاع درستی از کتاب‌های چاپ‌شده در تبریز پیش از مآثر سلطانی، که توسط ملا محمدباقر تبریزی و در سال ۱۲۴۱ ھ.ق چاپ شده بود در اختیار نداشته است. حدود ۱۰ سال پس از چاپ مقالهٔ تقی‌زاده در کاوه، تربیت مقاله‌ای با عنوان «مبدأ تاریخ ایران‌شناسی در اروپ: تاریخ تأسیس مطبعه – مطبوعات پارسی» را در دو بخش در ماهنامهٔ ارمغان منتشر کرد. در اینجا به نظر می‌رسد که تربیت قول هوتوم-شیندلر در معرفی کتاب فتح‌نامه را مستند دانسته و بدون ذکر منبع بازگو می‌کند. در ادامهٔ این مقاله و احتمالاً برای اولین بار تربیت به شرحی از دو نسخه از الکتاب الجهادیه می‌پردازد.

اولی کتاب جهادیه است که توسط علی ابن حاجی محمدحسین الاشتیانی «المامور بعمل الطبع» در دولت علّیه قاجار در «دارالانطباع» واقع در شهر تبریز و در ماه رمضان ۱۲۳۳ ھ.ق چاپ شد. کتاب دوم نسخه‌ای دیگر از جهادیه است که به فاصلهٔ پانزده ماه و توسط زین‌العابدین ابن ملک محمد التبریزی «المامور بعمل الطبع» در دولت علّیه قاجار در «دارالانطباع» واقع در دارالسّلطنهٔ تبریز و در ماه ذی‌حجهٔ سال ۱۳۳۴ ھ.ق.

جزئیاتی که تربیت از دو نسخهٔ مذکور جهادیه ارائه‌ داده، بیانگر آن است که این کتاب‌ها را از نزدیک دیده بوده، درحالی‌که دربارهٔ فتح‌نامه، تنها شرح هوتوم-شیندلر را نقل می‌کند. از همین رو در مقالهٔ دیگری با عنوان «تاریخ مطبعه و مطبوعات ایران» که حدود سه سال بعد در ۱۳۱۳ ھ.ش مجلهٔ تعلیم و تربیت چاپ شد، دیگر اشاره‌ای به فتح‌نامه نمی‌کند و اضافه می‌کند که دو نسخهٔ مذکور جهادیه را در اختیار دارد. همچنین می‌نویسد: «حروف سربی که در این رساله بمصرف رسیده‌است خیلی متفاوت بوده است، اولی درشت و غیر مرغوب و دومی بعکس آن مرغوب و خوب است».

محمد محیط طباطبایی (۱۳۷۱-۱۲۸۰ ھ.ش) در یادداشتی می‌نویسد: «محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه که در زمان خود بزرگ‌ترین کتابخانه‌های ایران را در اختیار داشت نسخهٔ چاپ سربی تبریز مقدم بر سال ۱۲۳۳ را ندیده بود و رسالهٔ جهادیه را نخستین اثر مطبوع چاپخانه تبریز به تاریخ ۱۲۳۳ را دیده و داشته و سند قول خود می‌دانسته». به نظر می‌رسد که در اینجا طباطبایی به نوشتهٔ تربیت اشاره کرده و به‌اشتباه آن را به اعتمادالسلطنه نسبت داده است.

تا جایی که نگارندهٔ این مقاله جست‌وجو کرده، به نظر می‌رسد که پیش از منابع ذکرشده، اشاره‌ای به فتح‌نامه یا کتاب جهادیه، در هیچ‌یک از منابع به‌دست‌آمده، نشده است. برای مثال در کتاب‌شناسی‌های شرق‌شناس آلمانی یولیوس تئودور زنکر (۱۸۸۴-۱۸۱۱ م) اشاره‌ای به این‌چنین عنوان‌هایی وجود ندارد. در فهرستی از کتاب‌هایی که در دارلاسلطنه تبریز باسما کرده‌اند، اعم از چاپ سربی و سنگی که در سال ۱۸۵۲ توسط شرق‌شناس آلمانی بِرنهارد دُرن (۱۸۰۵-۱۸۸۱م) چاپ شده، هیچ‌یک از این عناوین یا اسامی مشابهی دیده نمی‌شود.

در فهرست دیگری از کتاب‌های چاپ شده‌ در ایران که در سال ۱۸۶۶ توسط بوریس دُرن با مشخصات کامل‌تری تهیه شده بود نیز قدیمی‌ترین کتاب چاپ تبریز همان مآثر سلطانی ۱۲۴۱ فهرست شده‌است. در میان نشریات فارسی هم فهرستی از کتاب‌های چاپی در گنجینهٔ نشاط چاپ شده که باز هم فاقد اطلاعاتی در این زمینه است.

منبع:

چاپ و بسته بندی پینترست

شرکت بسته بندی یوتیوب

دکمه بازگشت به بالا