طلاق زن از غایب مفقودالاثر
غائب مفقودالاثر
غائب مفقودالاثر مطابق ماده ۱۰۱۱ قانون مدنی ایران شخصی است که از غیبت او مدت زیادی گذشته باشد و از او هیچ خبری وجود ندارد برای او غایب مفقودالاثر بودن غیبت طولانی و نبودن خبری مبنیبر زنده بودن یا مرگ شخص ملاک است.
به نقل از بهترین وکیل تهران چنانچه غیبت شخص غایب مفقودالاثر ادامه داشته باشد دادگاه میتواند در شرایطی حکم به مرگ فرضی شخص غایب دهد و مهمترین اثر صدور حکم مرگ آنست که اموال غایب بهطور قطعی میان وراث او تقسیم میشود برای اینکه حکم موت فرضی صادر شود مطابق ماده ۱۰۱۹ قانون مدنی میبایست از تاریخ آخرین خبری که از حیات این شخص رسیده مدت زیادی گذشته باشد.
درواقع معیاری عرفی وجود دارد اما در ادامه و در مواد ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ فرضهایی مطرح گردیده و مدتهایی برای غیبت شخص مشخصشده که کمترین آن ۳ سال و بیشترین آن ۱۰ سال است حکم موت فرضی پساز مدتهای گفتهشده به درخواست اشخاص ذینفع مانند وراث و طلبکاران صادر گردیده اما قبلاز آن باید مطابق ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی در یکی از روزنامههای محل زندگی غایب قبلاز غیبت و دریکی از روزنامههای کثیرالانتشار ۳ آگهی بهطور متوالی به فاصله ۱ ماه از یکدیگر منتشر شود تا کسانی که خبری از شخص غایب دارند اطلاع دهند و درصورتیکه از تاریخ انتشار اولین آگهی یکسال بگذرد و خبری از شخص غایب نشده باشد دادگاه حکم به موت فرضی شخص غائب مفقودالاثر میدهد.
اگر غایب مفقودالاثر مرد باشد و ازدواجکرده باشد ازآنجاکه وضعیت حیات و مرگ او مشخص نیست وضعیت ازدواج و نیز نامشخص میشود دراینصورت پساز گذشتن ۴ سال از غیبت شخص غایب زن او میتواند درخواست طلاق کند و باید مطابق ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی در یکی از روزنامههای محل زندگی غایب قبلاز غیبت و در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار آگهی بهطور متوالی به فاصله ۱ ماه از یکدیگر منتشر شود تا کسانی که خبری از شخص غایب دارند اطلاع دهند و درصورتیکه از تاریخ انتشار اولین آگهی یکسال بگذرد و خبری از شخص غایب نشده باشد دادگاه حکم طلاق را صادر میکند.
زن از زمان تاریخ صدور حکم طلاق باید عده وفات نگه دارد که مدت آن چهارماه و ۱۰ روز است دراینصورت چنانچه در مدت عده حکم موت فرضی شخص صادر شود زن او نیز ارث خواهد برد اما اگر مدت عده گذشته باشد و پساز آن حکم موت فرضی صادر شود دراینصورت زن از شوهر غایب خود ارث نمیبرد.
همچنین اگر در مدتی که زن در عده وفات است شوهر غایب و بازگردد مطابق ماده ۱۰۳۰ قانون مدنی میتواند به همسر خود رجوع کند و رابطه زوجیت باقی خواهد بود مگر بعد از گذشتن مدت عده شوهر غایب پیدا شود دیگر نمیتواند رجوع کند بنابراین طلاق از مرد غایب مفقودالاثر نوعی طلاق رجعی است.
در مواردی که زوجه غایب در عسروحرج مالی و غیرمالی واقع شدهاست عدم گذراندن ۴ سال را میتوان به ۲ طریق توجیه نمود:
۱)عسر وحرج
براساس روایات و قول مشهور فقها و ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی بدون طی شدن مدت ۴ سال از غیبت زوج و انتشار آگهی و تشریفات لازم نمیتوان زوج را طلاق داد اما با استناد به ادله عسروحرج و ضرر در مدت کمتر از ۴ سال زن میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
۲)طریقیت تفحص در مدت ۴ سال
بهنظر میرسد مدت ذکرشده در روایات طریقیت داشته ونه موضوعیت. مدت مذکور باید با ملاحظه شرایط و اوضاع و احوالی و اقتضائات و شیوههای جستجو در آن عصر مورد توجه قرار گیرد. امروزه با گسترش وسایل ارتباطجمعی مانند تلفن، پیامک، اینترنت، آگاهی و جستجوی آسان و هموار گردیده لذاموکول کردن به زمان ۴ سال خصوصاً زمانیکه زن در عسروحرج واقعشده عقلایی بهنظر نمیرسد.
هدف از جستجو و دستیابی به اطلاعات از وضعیت غایب است. چنانکه با شیوه متعارف و معمول امروزی ظن غالب در این برهه حاصل گردد کفایت میکند. در صورت بروز اوضاع و احوالی مشقتبار برای زوج و عدم حصول آگاهی از وضعیت زوج در زمان کمتر از ۴ سال گذراندن مدت ۴ سال لازم و ضروری نیست.
در مواردی زوجه غایب مفقودالاثر در عسروحرج مالی و غیرمالی ناشی از عدم حضور و غیبت همسرش قرار میگیرد ادامه وضعیت زوجیت وی را در عسروحرج قرار میدهد. بهدنبال این مسئله امر طلاق زوجه غایب مفقودالاثر بهعلت عسروحرج مطرح میشود.
شوهری که زندگی خانوادگی را ترک میگوید و بهدنبال حادثه به کشور دیگر پناه برده و زن و خویشان او هیچگونه خبر و اطلاعی از او ندارند و زن نمیتواند مخارج زندگی خود را تامین نماید یا اینکه جان و شرافت خود را حفظ کند نگهداری و عادلانه بهنظر نمیرسد.
زن بهمنظور نجات از قیدی که زندگی را برای او دشوار و تحملناپذیر کرده از طلاق داده میشود. این حکم نتیجه جمع ماده ۱۰۲۹ درستی قانون مدنی است عدم ایفای وظایف زناشویی در بند ۱ ماده ۱۱۳۰ پیشین هم ذکر شده بود اما پساز اصلاحات انجامشده در تاریخ ۸ /۱۰/ ۱۳۶۱ این بند در ماده اصلاحی حذف گردید و ضرر و حرج را بهعنوان یکی از موجبات عام طلاق به درخواست زن تلقی کرد شاید بدینجهت که با ذکر عنوان عسروحرج که شامل عدم ایفای وظایف زناشویی هم میشود دیگر نیاز به ذکر آن بهعنوان سبب مستقل تقاضای طلاق نبودهاست.
البته بهمنظور جلوگیری از برخورد سلیقهها و استنباطهای گوناگون و ایجاد وحدت رویه قانونگذار در تاریخ ۱۳۷۰/۰۸/۱۴ بهاصلاح ماده مزبور همت گماشت و الصاق ۱ تبصره به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی را پیشنهاد کرد. تبصره ماده ۱۱۳۰ مقرر میدارد: «از عسروحرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد» .
همچنین مواردی را بهعنوان مصادیق عسروحرج مطرح کردهاست. البته قانونگذار در صدر تبصره و در قسمت آخر آن تصریح کرده که موارد مذکور حصری نیستند بلکه از مصادیق آن و دادگاه میتواند در موارد دیگر با احراز عسروحرج حکم طلاق را صادر کند. گویا قانونگذار مجدداً به موجبات عام عسروحرج عدول کردهاست.
یکی دیگر از عللی که میتواند موجبات درخواست طلاق از سوی زوج را فراهم آورد غیبت یا همان ترک زندگی مشترک از سوی زوج میباشد در این حالت قانونگذار برای زن این حق را پیشبینی نمودهاست که اگر مرد برای مدت ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در یکسال بدون عذر موجه اقدام به ترک منزل مشترک نماید زن میتواند بواسطه عسروحرج اقدام به مطلقه نمودن خود از طریق دادگاه نماید.
انجام مشاوره الزامی طلاق در برخی شرایط شهرستانها
در یکسال اخیر در مشهد و برخی از استانها یا شهرستانهای دیگر جهت ثبت و تقدیم دادخواست طلاق به دادگاه نیاز است که ابتدا چند جلسه مشاوره روانشناسی با انجام شد انجام دهند و پساز ثبتنام در این سایت به محل مربوطه مراجعه جلسات مشاوره را سپری نمایند وپساز اتمام جلسات مشاوره آنها به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ارجاع شد تا بتوانند اقدام به ثبت دادخواست خود نمایاند. لذا اگر مشاور مزبور انجام نپذیرفته و به دفتر خدمات قضایی ارجاع نگردیده باشد دادخواست شما قابل ثبت و ارجاع به دادگاه نخواهد بود.
آن چه که باید بهعنوان خواسته بهشرح خواسته مورد لحاظ قرار گیرد این است که زن باید اثبات نماید شوهر وی اقدام به ترک منزل مشترک نموده و مدتی بالغبر ۶ ماه متوالی یا ۹ ماه متناوب در یکسال هیچ مراجعهای به ایشان نداشتهاست و در این پرونده بار اثبات ادعا بهعهده زن میباشد و اگرنتواند دردادگاه ازخود دفاع نماید دادخواست وی از سوی قاضی دادگاه رد خواهدشد
لذا پیشنهادمیشود قبلاز تقدیم دادخواست اقدام به اخذ مشاوره با وکیل متخصص در امور خانواده و طلاق نماییدکه مؤسسه مفتخر است با در اختیار داشتن وکلای متخصص در امور خانواده و با توجه به موضوع پرونده و شرایط خاص آن شما را به بهترین نحو راهنمایی نمایند.
طبق مواد ۱۱۳۳-۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ قانون مدنی به موضوع عسروحرج زن پرداختهاست تجویز طلاق را از این طریق صادر کرده موارد عسروحرج عبارتاند از:
-ترک زندگی توسط زوج حداقل به مدت ۶ ماه ۹ ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه
به اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که بر اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بودهاست. درصورتیکه زوج به تعهد خود عمل ننماید یا پساز ترک مجدداً به مصرف مواد مذکور روی آورد بنا به درخواست زوجه طلاق انجام خواهد شد.
-محکومیت قطعی زوج به حبس ۵ سال یا بیشتر
-ضربوشتم یا هر گونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابلتحمل نباشد.
ابتلاء زوج به بیماریهای صعبالعلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعبالعلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در قانون مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسروحرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید.» علاوهبر اینکه دادگاهها این حق را خواهند داشت هر کاری که انجام دادنش برای زوج سخت و شاق و عادتاً غیرقابلتحمل باشد را از مصادیق عسروحرج دانسته و اورام مطلقه نمایند.
عوامل طبیعی و حقیقی:
اعتیاد :که با تغییر وضعیت طبیعی و ارگانیکی شخص جسم و روح او را تغییر داده و شرایط بنیادین زمان عقد را از بین میبرد.
اگر مردی طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی مردی مرتکب ترک نفقه گردد زن به استناد این ماده میتواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید؛ اما به دلیل اهمیت پرداخت نفقه از سوی مرد درصورتیکه از پرداخت نفقه خودداری شود میتواند یکی از مصادیق عسروحرج نیز به حساب آمده و براساس آن نیز زوجه تقاضای طلاق نماید.
عقیم بودن مرد: طبیعی از هر دختری به امید مادر شدن و تربیت فرزندان صالح ازدواج نموده و به خانه شوهر میرود. لذا حسرت مداوم ناشی از مادر نشدن غم و درد جانکاهی را در او ایجاد مینماید که میتواند او را دچار عسروحرج نماید.
جلوگیری از بچهدار شدن: درصورتیکه مرد بهصورت غیرمنطقی مانع بچهدار شدن زن گردد.
عوامل خارجی و واقعی:
حبس طولانی: دوری زوج از زوجه در مدت طولانی با فلسفه یک زندگی مشترک منافات داشته و برای زوج مشقت آور خواهد بود.
غیبت طولانی و ترک خانواده: اینموضوع نیز بهمنزله فراموشی تعهداتی است که یک مرد با امضای مقدسترین میثاق بشری یعنی میثاق ازدواج به آن باید پایبند باشد لذا اینموضوع در جاییکه بهصورت عمدی اتفاق بیفتد از حساسیت بیشتری برخوردار خواهد بود